لذا بسیاری از معاهدات راجع به حل و فصل اختلافات بین المللی محدود به اختلافاتی است که حل آنها از طریق مذاکره ودیپلماسی میسر و ممکن نبوده است
روشهای حقوقی حل و فصل اختلافات بین المللی
جزوه حاضر جهت تدریس درس روشهای حقوقی حل وفصل اختلافات بین المللی در دوره کارشناسی ارشد رشته حقوق بینالملل می باشد .
مقدمه : روش های مسالمت آمیزحل وفصل اختلافات
منشورملل متحد در بندهای ۳و۴ ماده ۲ حاوی دوتعهد موازی برای دولتها است . اول اینکه آنان باید اختلافات بین المللی خود را به نحوی حل و فصل کنند که صلح ، امنیت و عدالت بین المللی به خطر نیفتد و دوم اینکه باید در روابط بین المللی خود از تهدید به زور یا استفاده از زور علیه تمامیت ارضی و استقلال سیاسی هرکشوری و یا هر طریقی که با اهداف ملل متحد مغایر باشد خودداری نمایند .[۱]
در گذشته بسیاری از اختلافات بین الدولی از طریق اعمال فشار اقتصادی یا توسل به عملیات نظامی حل می گشت که معمولاً منجر به تحمیل نظر کشور قوی تر بر کشورهای ضعیف می شد . منشور ملل متحد مندرجات اسناد بین المللی قبلی مانند میثاق جامعه بین المللی را تکمیل نموده و تعهدات روشن تر و وسیع تری بر دوش دولت ها گذاشت و صریحاً راه توسل به زور و عملیات نظامی برای حل اختلافات بین المللی را ممنوع کرد .
در واقع یکی از اهداف بنیادین سازمان ملل متحد به شرح مندرج در بند ۱ ماده ۱ منشور ملل متحد عبارت است از فراهم ساختن حل وفصل و رفع اختلافات بین المللی از طرق مسالمت آمیز مطابق اصول عدالت و حقوق بین المللی و نیز حل و فصل و دفع شرایطی که می تواند منجر به نقض صلح گردد . تمامی فصل ششم منشور ( VI) به این مهم یعنی حل و فصل مسالمت آمیز اختلافات بین المللی اختصاص یافته است .
تعهدات مندرج در فصل ششم ( VI) منشور محدود به اختلافاتی است که ” ادامه آنها بیم به خطر افتادن صلح وامنیت بین المللی را در پی دارد” ( مادۀ ۳۳(۱) منشور ) . فقط در خصوص این قبیل اختلافات است که طرف های اختلاف وظیفه دارند پیش از هر چیز از طریق «مذاکره ، تحقیق ، میانجیگری ، سازش ، داوری ، رسیدگی قضائی ، مراجعه به سازمانها و سازو کارهای منطقه ای و یا سایر راه های مسالمت آمیز مورد نظر خود» به حل مشکل بپردازند . البته همۀ این راهها به روی طرفین یک اختلاف باز است حتی در مواردی که احتمال به خطر افتادن صلح وامنیت بین المللی وجود ندارد .
در واقع این راه ها در زمانهای قدیم و بسی پیش از تأسیس سازمان ملل مورد استفاده دولت های درگیر اختلاف قرار می گرفت .
سازمان ملل فقط وقتی می تواند درگیر حل یک اختلاف شود که ادامه آن اختلاف احتمال به خطر افتادن صلح و امنیت بین المللی را در پی داشته باشد ، ارگان های تابعۀ سازمان ملل ، هم دارای صلاحیت مقدماتی و ابتدائی preliminary)) برای تحقیق در مورد اختلاف ارجاعی به آنها هستند تا احراز کنند که آیاادامه آن اختلاف
“احتمال به خطر افکندن صلح و امنیت بین المللی را در پی دارد یا نه” (مادۀ ۳۴) .
اگر یکی از ارکان تابعۀ سازمان ملل که اختلاف به آن ارجاع شده است در بررسی های خود احراز کند که ادامه آن اختلاف صلح وامنیت بین المللی را به خطر نمی افکند ، باید خود را در رسیدگی به آن اختلاف فاقد صلاحیت اعلام کند .
هفت روشی که در ماده ۳۳ منشور ذکر شده معمول ترین و مقبول ترین روش های حل وفصل اختلافات بین المللی است که از قدیم الایام مورد استفاده دولت ها بوده و در اسناد بین المللی متعددی مورد بحث و تنظیم و تنسیق قرار گرفته است .
مثلاً کنوانسیون ۲۹ ژوئیه ۱۸۸۹ لاهه راجع به حل وفصل مسالمت آمیز اختلافات بین
المللی ( The Hague Convention for the Pacific Settlement of International Disputes of July 29,1899 ) مقرراتی راجع به مساعی جمیله ( good offices ) ، میانجیگری ( Mediation )،کمیسیون های بین المللی برای تحقیق ( حقیقت یابی fact finding ) و داوری دارد . این کنوانسیون که هنوز نسبت به ۶۰ کشور معتبر است در کنفرانس دوم صلح لاهه مورد تجدیدنظر قرار گرفته و برخی قسمت های آن اصلاح شد . هم چنین باید از سند عمومی راجع به حل و فصل مسالمت آمیز اختلافات بین المللی نام برد که تحت نظر جامعه ملل در ۲۸ سپتامبر ۱۹۲۸ به تصویب رسید ( The General Act For the Pacific Settlement of International Disputes ) این سند که ۲۳ کشور عضو آن است، حاوی مقرراتی در خصوص حل و فصل قضائی اختلافات بین المللی مشتمل بر داوری است . علاوه براین اسناد و معاهدات جهانی ، معاهدات و اسناد منطقه ای در این باره وجود دارد . به عنوان مثال می توان از ( European Convention for the Peaceful Settlement of Disputes of April 29,1957 )نام برد. صرفنظر از اسناد فوق الذکر که تعهدات مندرج در آنها دامنگیر تمام یا برخی از کشورهای عضو سازمان ملل است ، کشورها اغلب ناچارند طی معاهدات دوجانبه اختلافات خود را از طریق مسالمت آمیز حل و فصل کنند . ( مانند معاهدات راجع به داوری و سازش ) [۲]بعلاوه ، بسیاری از معاهدات دو جانبه و چندجانبه بین المللی که موضوع اصلی آنها غیرازمسائل راجع به حل و فصل اختلافات بین المللی است . ( مثلاً عهدنامه های مودت و روابط اقتصادی و بازرگانی ) دارای شروط خاصی برای حل و فصل اختلافات راجع به تفسیر یا اجرای
معاهدات مزبور است که به این شروط (Compromissory Clauses یا Arbitration Clause in Treaties ) می گویند .
نباید از نظر دور داشت که قسمت اعظم اختلافات بین المللی از طریق مذاکره دیپلماتیک حل و فصل می شود که معمول ترین و قدیمی ترین وسیله حل و فصل اختلافات بین المللی است .
مذاکرات توام با صبروحوصله طرفین می تواند برای بسیاری از مسائل و اختلافات راه حل بیابد و یا درصداختلافات را به چند مسئله قابل حل و فصل تقلیل دهد .
لذا بسیاری از معاهدات راجع به حل و فصل اختلافات بین المللی محدود به اختلافاتی است که حل آنها از طریق مذاکره ودیپلماسی میسر و ممکن نبوده است . در واقع وقتی مذاکرات و دیپلماسی به بن بست می رسد و تصور می رود که ادامۀ مذاکرات به جائی نخواهد رسید، طرفین می توانند به طرق دیگری برای حل و فصل اختلافات روی آورند .[۳]