وضعیت بغرنج جهانگیری، بیش از هر کسی برای چهره تیزهوشی نظیر لاریجانی روشن و هویداست؛ پس موضعگیری اخیر او که اعلام کرده اگر جهانگیری بیاید من نامزد نمیشوم، بیش از آنکه پیامی برای نیامدن باشد، پالس محکمی برای آمدن است.
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری جوان فردا javanefarda.ir به نقل از خبرگزاری فارس، روزنامه صبح نو در گزارشی به اما و اگرهای انتخاباتی اصلاحطلبان و اعتدالیون پرداخته است که بخشهای مهم آن در ادامه میاید.
روز گذشته دوشنبه، روزنامه اصلاحطلب اعتماد نقل قولی از یکی از نزدیکان علی لاریجانی، رییس پیشین مجلس نشر داد که نشان میداد، لاریجانی نامزدیاش در انتخابات آتی را به حضور یا عدم حضور معاون اول رییسجمهوری در آوردگاه ۲۸خرداد منوط کرده است. اعتماد در این باره نوشت: «پیگیریها از نزدیکان علی لاریجانی از این حکایت دارد که او اگرچه هنوز به تصمیم قطعی درباره انتخابات نرسیده اما ظاهرا در جمعی گفته که در صورت کاندیداتوری آقای اسحاق جهانگیری، وارد رقابت انتخابات ریاستجمهوری نمیشود».
اگر بخواهیم با عینک اخباری مسلکانه به این روایت فریبنده بنگریم، باید با آن منبع موثق همراه شویم که لاریجانی در صورت نامزدی جهانگیری، واقعا مجال کاندیداتوری به خود نخواهد داد اما در صورتی که بخواهیم ورا و فرای متن منتشره برویم، اتفاقا باید عزم لاریجانی را برای کاندیداتوری جزمتر از همیشه در نظر بگیریم. در ادامه این گزارش به ابعاد این موضوع بیشتر میپردازیم.
پیام به اصلاحات؛ حمایت کنید
شاید به جرات بتوان گفت که تنها بهانه همبودی لاریجانی با اصلاحطلبان در سالهای اخیر، «غیر»سازی از محمود احمدینژاد و پس از آن، وحدت حول بزرگترین دستاورد اصلاحطلبان و اعتدالیون یعنی برجام بود.
سابقه سیاسی نامتجانس میان لاریجانی و اصلاحطلبان، بیرون آمدن یکباره این روایت که اگر جهانگیری بهعنوان چهرهای اصلاحطلب قصد نامزدی کند، لاریجانی سودای ریاست جمهوری را از سر بیرون خواهد کرد، نشان از این دارد که اطرافیان لاریجانی رسما و علنا میخواهند خود را در بازی اصلاحطلبان تعریف کنند و هیچ بدشان نمیآید که با اعتدالیون و اصلاحطلبان، نقشه راه مشترکی برای انتخابات طراحی و اجرایی سازند.
با این وجود، بسیاری از نیروهای اصلاحطلب حمایت از لاریجانی را فعلا مسکوت و متروک باقی گذاشته و حمایت احتمالی از رییس پیشین مجلس را منوط به نتیجه احراز صلاحیتها کردهاند تا شاید در صورت ریزش همه نامزدهای خالص اصلاحطلبی، لاریجانی، همان سواره بر اسب منجی برای اصلاحات شود.
«میآیم» در جلد «نمیآیم»
جهانگیری چنانچه خود اصلاحطلبان نیز به آن اذعان دارند، با ایفای نقش نامزد پوششی برای روحانی در انتخابات۹۶ و استعفاندادن از دولت اعتدال با وجود همه انتقادها نسبت به کارکردش در کابینه از جمله اینکه اجازه تعویض حتی منشی خود را ندارد، امروز علنا به مهرهای سوخته برای اصلاحطلبان تبدیل شده و احتمال اجماع نخبگان اصلاحات حول او، تقریبا به صفر میل میکند.
جهانگیری در چشم مردم نیز همداستان رئیس جمهور و همدست در ایجاد وضع موجود از جمله افزایش افسارگسیخته قیمتها و عدم کنترل پیامدهای ارز۴۲۰۰(موسوم به ارز جهانگیری) تعریف میشود و با این وضعیت، بدنه اجتماعی اصلاحات نیز بعید است بخواهد به جهانگیری رأی بدهد.
وضعیت بغرنج جهانگیری، بیش از هر کسی برای چهره تیزهوشی نظیر لاریجانی روشن و هویداست؛ پس موضعگیری اخیر او که اعلام کرده اگر جهانگیری بیاید من نامزد نمیشوم، بیش از آنکه پیامی برای نیامدن باشد، پالس محکمی برای آمدن است و از عزم جزم آقای فیلسوف برای کاندیداتوری در انتخابات آینده، حکایت دارد.
لاریجانی خوب میداند که جهانگیری نمیآید و اگر هم بیاید، اقبالی در میان اصلاحطلبان و بدنه اجتماعی اصلاحات ندارد. مضاف بر اینکه جهانگیری چهرهای قلندر و تکرو نیست که بخواهد از سر ماجراجویی هم که شده، مستقل از رأی و نظر تشیکلاتی اصلاحطلبان اعلام نامزدی کند و سودای پیروزی داشته باشد؛ چه آنکه حسین مرعشی، نایب رییس نهاد اجماعساز اصلاحات نیز چندی پیش صراحتا اعلام کرد که جهانگیری فقط در صورت تصمیم این نهاد، اعلام نامزدی خواهد کرد.
مثلث اصلی حامیان لاریجانی
نقل قول اخیر از لاریجانی، از سوی دیگر موید تحلیلها درباره نوع آرایش نیروهای سیاسی حامی او در انتخابات۱۴۰۰ است. از مدتها پیش این موضوع زبان به زبان میچرخید که سه گروه، به طور عمده سودای حمایت از لاریجانی را دارند و خود لاریجانی نیز به این ترکیب حامیان رغبت و تمایل دارد؛ اصولگرایان محافظه کار، نیروهای نزدیک به دولت(اعتدالیون) و اصلاحطلبان بهویژه طیف عملگرای آنها.
وابسته کردن کنش انتخاباتی به آمدن یا نیامدن جهانگیری که هم اصلاحطلبان او را از خود میدانند و اعتدالیها به او تمایل نسبی دارند(بهعنوان معاون اول دولت)، از همین حالا تکلیف نسبت میان این دو نیرو در انتخابات را مشخص کرده است. تکلیف ضلع سوم حامیان لاریجانی یعنی آن بخش از اصولگرایان که به محافظه کاری تمایل بیشتری دارند هم تا حدی روشن شده است. محافظهکاران حامی لاریجانی فهمیدهاند که سیاست پشت کردن به سازوکار شورای ائتلاف، بدون شک آنها را سر سفره اصلاحطلبان و اعتدالیون خواهد نشاند.
سخنگفتن از آمدن یا نیامدن، دام اصلاحطلبان برای انحراف اذهان عمومی است
در همین رابطه روزنامه صبح نو گفتوگویی با محمدکاظم انبارلویی، تحلیلگر مسائل سیاسی انجام داده است که بخشهای مهم آن در ادامه میآید.
– دام اصلاحطلبان برای عرصه رقابتهای انتخاباتی سال ۱۴۰۰ عبارت است از اینکه مدام از آمدن یا نیامدن چهرهها و شرایط حضور آنها سخن میگویند.
– این ترفند برای این است که ذهنها به سمت ارزیابی درست از کارنامه دولت در زمینه سیاست خارجی، اقتصاد و فرهنگ نرود.
– اصلاحطلبان چندان مایل نیستند که ذهن مردم به این سمت برود که اقتصاد از جمله تورم، حجم نقدینگی و ارزش پول ملی در چه وضعیتی تحویل دولت آقای روحانی شد و در چه وضعیتی دارد تحویل داده میشود.
– اتاق فکر اصلاحات سوژهای را برجسته میکند و برای انحراف ذهنها از موضوعات اصلی، صدق و کذب آمدن یا نیامدن آن سوژه را مطرح میکند؛ اظهار نظر اصلاحطلبان درباره آمدن یا نیامدن آقای لاریجانی، دقیقا از همین جنس است.
– اصلا بعضی از افرادی که اصلاحطلبان مدام از آمدن یا نیامدنشان سخن میگویند، وقتی با خودشان صحبت میکنیم، اصلا در باغ نیستند.