بسمه تعالی نقش مدافعین حرم درامنیت ملی پایدار(قسمت اول) امنیت بنیادی ترین نیاز هرجامعه ومهم ترین عامل برای دوام زندگی اجتماعی به شمار می رودوازاین رو ازگذشته های دور،مورد توجه صاحب نظران ونظریه پردازان بوده است.ماندگاری جو امع درگرو امنیت است ودرنبود آن هرج ومرج و((آنارشی)) واقعیت صحنه خواهدبود.تداوم زندگی اجتماعی وشهرنشینی ،دراساس نیازمندی وجود […]
بسمه تعالی
نقش مدافعین حرم درامنیت ملی پایدار(قسمت اول)
امنیت بنیادی ترین نیاز هرجامعه ومهم ترین عامل برای دوام زندگی اجتماعی به شمار می رودوازاین رو ازگذشته های دور،مورد توجه صاحب نظران ونظریه پردازان بوده است.ماندگاری جو امع درگرو امنیت است ودرنبود آن هرج ومرج و((آنارشی)) واقعیت صحنه خواهدبود.تداوم زندگی اجتماعی وشهرنشینی ،دراساس نیازمندی وجود امنیت است واین همان موضوع است که دردرازای تاریخ ،مستبدان به بهانه تامین آن،بر اریکه قدرت نشسته اند.
نظریه پردازان بسیاری از (خواجه نظام الملک )) تا ((بیهقی)) و((غزائی))واز((هانز))تا((بدن))و((ماکیاولی)) دردفاع ازامنیت وضرورت آن در جوامع ،حتی به دفاع از نظری ازخود کامگان پرداخته اند.آنان در بیم از بی نظمی وناامنی که شالوده های اجتماعی را مخدوش می کردو در پاسخ به این ((نیاز بشری))واثابت((نظم اجتماعی ))،گفتمانهای نظری خودرا مطرح کرده اند.هرچنددراین راه به توجیه استبداد پرداخته اند.
((امنیت)) دراندیشه اسلامی نیز جایگاه ویژه ای داردکه بحث درزوایای آن مجال خودرا می طلبداما به گونه فشرده میتوان گفت که درحدیث نبوی ((الا من ئوالعافیه،نعمتان مغبون فیها کثیرامنالناس))
(امنیت وتندرستی دونعمتی است که بسیاری ازمردمان درآن مغبونند(نهج الفصاحه ]پاینده ص۲۱۴) یادرگفتار مشهور ((النعمتان مجهولتان ،الصحه والامال)) ازتندرستی وامنیت بعنوان دو نعمت ناشناخته یادمیشود؛واقعیتی که هم درگذشته وهم امروز انکار شدنی نیست.تاهنگامی که این نعمتها جاری است،کمتر درک میشوداما بابروز خلل وکاستی درآنها،همه نیازهای دیگر بی درنگ رنگ می بازد!!!شادابی انسان بی تندرستی ودوام زندگی اجتماعی بی امنیت،امکان پذیر نیست .
امنیت ملی مفهوم کمابیش تازه است که امنیت رادرچارچوب مرزهای ملی ودرتمایز با دیگر کشورهای جهان تعریف می کندوبا پیدایش دولتهای ملی پدیدارشده است،مفهومی چندلایه ،که مباحث مربوط به آن درگذرزمان ودرپاسخ به دگرگونی های جهانی ، به پیچیده گی گراییده است.
پایداری(sustainablity) مفهوم تازه ای است که بویژه درروند تحولات جهانی درسه دهه گذشته وبراثر بیمها وامیدهای نو، طرح شده وگسترش یافته وبا اقبال روبه رو شده است.این سرفصل دیگری است که با وجود پیشینه کوتاه خود به سبب ظرفیتهای گردآمده درآن ،درسطح جهانی ودرمحافل گوناگون بسیارمورد توجه قرار گرفته است .پایداری ومفاهیم ترکیبی آن برپایه آن ، به همه عوامل موثر سیاسی ،اجتماعی، فرهنگی ،امنیتی و…درکناریکدیگر ودرتعامل باهم توجه میشود.
باور بر این است که مسائل اجتماعی ،پیچیده تر ازآن است که درچارچوب نگرشهای تک عاملی، قرارگیرد وبه صورت (یک جانبه نگری) ،تحلیل شود.هیچ بعدی را نمی توان به زبان ابعاد دیگر،فروکاست یابرآوردو… اینکه چاره در شناخت همه عوامل موثر ودرک همه جانبه شرایط بدست خواهد آمد.
پرسش این است که آیا (امنیت ) با تعاریف کهن، میتواند پاسخگو شرایط پویای امروز جهان باشد؟
(امنیت)و (امنیت ملی ) درجهان کنونی درچارچوب مولفه های ( پایداری) بازتعریف شود.
پیشینه
تکاپو برای رسیدن به امنیت ازمهمترین انگیزه های انسان دردرازای زندگی اش درکره خاکی است.این کشش با جوهر هستی انسان، پیوند ناگسستنی دارد.حفظ ذات وپاسداری از نفس ازنبیادی ترین تمایلات بشر بوده وهست.
انسانها، برای تامین نیازهای زیستی خود،وارد مناسبات گوناگون میشوندوتشکیل جامعه میدهند.بنیادی ترین نیازهر جامعه ،خواه کوچک وخواه بزرگ ،کهنه یا تازه(( امنیت)) است.انسان برای بقای خود (امنیت) میخواست واین پدیده درهرزمانی دستخوش تجاوز گردنکشان میشد وهرکس که امکان می یافت ،به پشتوانه نیروی خود، آن را ازدیگران می گرفت.(امنیت) نخستین نیاز زندگی اجتماعی بوده وهرج ومرج این ضرورت نخستین را مخدوش می کرد.
رمز و راز بسیاری از ستایش هایی را که در گذر تاریخ نثار خود کامگان وقدرتهای یکه تاز شده است، میتوان دربیم ازنبود امنیت جستجو کرد.مراد، بی گمان ارائه قانونی همگان نیست.اما جداازچاپلوسی ها،بایددریافت که چگونه فرمانروایان خودکامه درجایگاهی آسمانی نشستندوچگونه (سایه خدا) شدند.
اینکه خواجه نظام الملک ((دادن هرنوع آزادی به رعیت رابرای هیبت پادشاه زیان آور)) میداندزیرا(( به سرکشی خواهد انجامید))یا بیهقی می گوید((رعیت باید که از پادشاه ولشکر بترسد، ترسیدنی تمام))؛یاامام غزالی که حتی ((برحکومت غیرعادل نیزطغیان )) را روا نمیدارد واز سرمصلحت اندیشی ، آنگاه که همکاری نکردن و((اصلاح با کلام)) رااجازه میدهد بی درنگ یادآورمیشودکه اگر ((حتی کلام اسباب طغیان وهرج ومرج شود باید ازکلام نیز پرهیز کرد)) ولب فروبست؛باین تیمیه که درجوانی ،هجوم مغولان رادیده است میگوید((حتی اگر کسی از سلاطین بیدادگرحاکم شود بهتراز آن است که هیچ کس حاکم نباشد وشصت سال با حاکم ظالم به سربردن بهتراست از یک شب بدون حاکم ))(زیبا کلام ۱۳۷۵ صص۵-۱۹۲ )و… همه وهمه برآمده ازستمی است که درسایه هرج و مرج ، بر عرض وآبرو ومال ومکنت وزندگی مردمان رفته است وریشه های آن را میتوان درچپاول ، تجاوز، و ویرانی سربازان مهاجم وگروههای سرکش یافت.
درغرب که به هردلیل ،مردمان این بخت را داشته اند که کمتر مورد هجوم قرارگیرند نیز همین مسئله نمایان است.هابز، نخستین فیلسوفی که ارزش ((نظم اجتماعی)) را مورد توجه قراردادواز ((قراردادهای اجتماعی))یادکرد برآن بود که در وضع طبیعی نخستین (((انسان گرگ انسان بوده)))وعرصه ، عرصه ((جنگ همه با همه))آنچه انسانهارادرکنار هم دراجتماع گردآورد، نیازبه امنیت بود که براساس ((پیمان مردمان باهم))پدیدامد دراین شرایط افراد ((همه حقوق خودرا ازدست میدهند مگر آن حقوقی که دولت برآمده ازپیمان ،صلاح بداندبه انان بدهد .مرزدم حق طغیان ندارندزیرا حاکم به حکم هیچ پیمانی مقید نیست وحال آنکه اتباع مقیدند)) هابز می پذیرد که فرمانروا ممکن است مستبد باشدولی بدترین استبداد از هرج ومرج بهتراست.
امنیت ملی برای جوامع وکشورهای، یعنی نیاز به نگهداشت استقلال ، یکپارچگی سرزمینی، پاسداری از شیوه های زندگی ملی وجلوگیری از دخالت بیگانگان درامور داخلی.
امینت ملی یک کشور دردرجه نخست به معنای تامین شرایطی است که کشور را ازدست اندازی دیگران به استقلال ، سیاسی ، ارزشهای فرهنگی ورفاه اقتصادی دورنگه دارد.ازمیان برداشتن عوامل ترس وناامنی، چه درونی وبیرونی ،از بنیادی ترین هدفهای یک کشوراست.
امنیت ملی ، هم ارزشی است که به خودی خود دلخواه است وهم ابزاری است برای رسیدن به خواسته ای دیگر، به سخن دیگر ،هم هدف است وهم ابزاری برای دستیابی به هدفی دیگر.
هدفهای امنیت ملی را میتوان به گونه زیر دسته بندی کرد:
۱- نگهداشت استقلال ویکپارچگی سرزمینی
۲- تحقق رفاه ثبات سیاسی کشور
۳- حفظ وگسترش ارزشهای ملی واعتقادی
۴- فراهم اوردن امکان آسودگی خاطر دربرابر خطرهای احتمالی (همان ص ۱۸)