حقوق دریاها

حقوق بین الملل چند حوزه وسیع دارند که یکی از آنها حقوق دریاها می باشندکه خیلی وسیع است.نه تنها به لحاظ دادستد وارتباط بلکه به لحاظ منابع طبیعی وجانداران دریائی واجد اهمیت بسیار می باشد

بسم الله الرحمن الرحیم
هوالعالم
حقوق بین الملل چند حوزه وسیع دارند که یکی از آنها حقوق دریاها می باشندکه خیلی وسیع است.نه تنها به لحاظ دادستد وارتباط بلکه به لحاظ منابع طبیعی وجانداران دریائی واجد اهمیت بسیار می باشد.ازمباحث مهم حقوق دریاها، مجموعه قرارداد ومقررات حاکم برآبهاها ۱ – بستردریاها ۲ – زیر بستر دریاها ۳ – فضای مافوق دریاها ۴ – استخراج منابع ازفلات قاره ها ۵ – پیشرفت امکانات فنی برای استخراج منابع طبیعی ازاعماق دریاها۶ – ماهگیری۷ – حق عبور وتردد
گذری بر تاریخچه حقوق دریاها
درچهار چوب سازمان ملل متحد درسال ۱۹۵۸ نخستین کنفرانس برای تدوین حقوق دریاها تدوین شد.چندین کنفرانس درتدوین حقوق عرفی داسته اند عبارت از:
۱ – کنوانسیون دریای سرزمینی ومنطقه مجاور
۲ – کنوانسیون دریای آزاد
۳ – کنوانسیون ماهیگیری وحفظ منابع جانداران دریای آزاد
۴ – کنوانسیون فلات قاره
نظر براینکه همه دولتها به این کنوانسیون ملحق نشدند اعتراضاتی هم داشتند مانند
* عرض دریای سرزمینی توافق نکردند
*عرض دریای سرزمینی : قبلا فاصله برد توپ ویافاصله ای با چشم قابل روئت بودعرض دریای سرزمینی می نامیدند ولی درکنوانسیون ۱۹۵۸ عرض دریای سرزمینی ومجاورروی هم ۱۲ مایل شدولی در ۱۹۸۲ حدآبهای سرزمینی تا ۱۲ مایل گسترش یافت.
درطول تاریخ حقوق دریاها درسالهای ۱۹۵۸،۱۹۶۰،۱۹۷۳ ،۱۹۸۲ مورد فراز ونشیب های موافقین ومخالفین قرار گرفت. ولی خوشبختانه از سال ۱۹۷۳ تا ۱۹۸۲ این کنوانسیون فعال بود ونتیجه ان تصویب کنوانسیون حقوق دریاها در۳۰اوریل ۱۹۸۲ در۳۲۰ ماده و۹ الحاقیه شد.
چون آمریکا وکشورهای آگاه به وجود امتیازات بهره برداری از آب ها بودند برخلاف قبل خواستار رای گیری شدند.
اختلاف عمده بر سر بخش ۱۱ کنوانسیون مربوط رژیم بین المللی ( درمنطقه اعماق) ورای حاکمیت ملی بود.این کنوانسیون را ۱۵۹ کشور امضاء نموده بودند ولی برای اجرا دست کم ۶۰کشورباید به آن ملحق می شدند تادسامبر ۱۹۹۴ جمعا ۷۰کشور ملحق شدند.
بازتاب کنوانسیون بیشتر موارد حقوق عرفی است.اگر دولتی عضوهیچیک از کنوانسیون فوق نباشد رابطه اش بادولتهای دیگر تابع حقوق عرفی خواهد بود.
وقتی اختلاف رخ میدهد آن جنبه حقوق قراردادی دارد که فقط برای اعضاء لازم الاجراست.مگر رویه بعدی ابداع گر دد.وجزءحقوق عرفی میشود.مانند( منطقه انحصاری اقتصادی)
طبق ماده ۱۸ کنوانسیون وین دولتهایی که آنرا دامضای نموده اند(۱۵۹)کشورنباید کاری انجام دهندکه مغایر هدفهای کنوانسیون باشد.
رابطه کنوانسیون ۱۹۵۸ با ۱۹۸۲ به علت اینکه کنوانسیون ۱۹۸۲ منطبق با حقوق عرفی است با ۱۹۵۸ منطبق است.ولی کنوانسیون ۱۹۸۲ دارای مقررات جدید است .کشورهای امضاء کننده تابع آن هستندوحاکمیت با کنوانسیون ۱۹۸۲ است.
هرجند کنوانسیون ۱۹۸۵ طبق ماده (۳۱۱) کنوانسیون ۱۹۸۲منسوخ شده است.اگر دوکشور به کنوانسیون ۱۹۵۸ عضو هستندویکی از آنها عضو کنوانسیون ۱۹۸۲می باشد عردو طرف۵ تابع ۱۹۸۵ خواهند بود.زیر طبق قاعده کلف دولتهای که متعهد به معاهداتی که عضوآن نیستند نمی باشند.
حال موضوع این استاگر دولت تابع هیچ کنوانسیون نباشدرابطه اش با دولتهای دیگر تابع حقوق عرفی خواهد بود.مصوبه ۱۹۸۲دراثر سازش بین منافع مختلف ودادستدبدست آمده است.یک کل ویک پارچه است.اگر کشورهایس درحال توسعه فقط دربرابر تصویب فصل یازدهم حاضر شدند درزمینه های دیگر مانند گسترش حاکمیت دولت ساحل فلات قاره فراتر از۲۰۰مایل رضایت بدهند مغایر با اصل یک کنوانسیون ۱۹۸۲ است .چون قید وشرط ( رزوراسیون ) جز موارد تصریح شده درکنوانسیون مجاز نیست.
علاوه بر کنوانسیون فوق که جنبه عام دارند تعداد کنوانسیون چند جانبه میتواند رخ دهد مانند:
۱- کنوانسیون ایمنی دریاها (۱۹۷۴)
۲- کنوانسیون جلوگیری از آلودگی ناشی از کشتیها(۱۹۷۳)
موافقت نامه دوجانبه مانند:
۱- موافقت نامه دولت ایران بال کشورهای همسایه خوددر خلیج فارس
۲- کنوانسیون منطقه ای کویت درمورد مبارزه با آلودگی درخلیج فارس
تقسیم دریاها ازنظر حقوق دریاها
دریاها از نظر حقوق ازلحاظ سطح دریاها به ۵ منطقه تقسیم شده است.که هریک دارای رژیم حقوق خاص هستنداگر از ساحل به طرف دریا برویم ،مناطق مناطق عبارت است از: ۱- آبهای داخلی
۲-درسای سرزمینی
۳- منطقه مجاور ونظارت
۴- منطقه اعضاء اقبتصادی (EEZ)
۵- دریای آزاد
• آبهای داخلی : رودخانه ها ودریاچه ها ،آبهای در طرف داخل خط مبداء دریای سرزمینی قراردارد .بنادر، اسلکه ها، لنگر گاها وسایر تسهیلات بندری را در بر میگیرد .
موارد مطرح در رژیم ورود وتوقف در آبهای داخلی عبارت از :
۱- کشتی تجاری درزمان صلح
۲- درزمان جنگ
۳- کشتی های جنگی وکشتی های دولتی غیرتجاری
درحوزه حقوق دریاها دومنفعت دربرابر هم قراردارند:
۱- منفعت دولت ساحل از حیث امنیت وتمامیت ارضی ومنافع اقتصادی وتجاری
۲- منفعت جامعه بین الملل از حیث حق تردد وآزادی ارتباطات.
*حقوق دریاها محصول سازش این دومنفعت است هرچقدر به ساحل می رویم منافع دولت ساحل مرجح است وهرچقدر به دریای آزاد نزدیک میشویم منافع جامعه بین الملل.
جهت تشویق تجاری کشورها بنادر خودر خودرا به روی کشتی های تجاری باز گذاشته اند بارگیری ، تخلیه، مسافرکشی وسوختگیری .این باز گذاشتن بنادر برای کشتی های بیگانه حق ایجاد نمی کند.مانند اینکه دادگاه بین المللی درقضیه نیکاراگوئه وقتی کشتی به بندر رسید ازحاکمیت آن دولت باید تبعیت نماید.ولی رسیدگی بارفتار استاندارد وخالی از تبعیض خواهد بود.
اعمال صلاحیت بر کشتی تجاری خارجی :
۱- دولت ساحل بز صلح ونظم دربندر درداخل کشتی مداخله نمی کند
۲- دیسیپلین (نظم) داخل کشتی با ناخدای کشتی است.
۳- اگر قتل درداخل کشتی انجام گیرد ورود دولت ساحل میتواند باشد.
۴- درصورت درخواست ناخدای کشتی یا کنسولگری دولت پرچم .دولت ساحل میتواند اقدام کند
*کشتی تجاری که دربندر است قابل توقیف برای دعاوی دریای ودولتی باشد.
• کشتی تجاری باید قواعد مهاجرت ،دریانوردی ، بهداشتی وگمرکی دولت ساحل را رعایت نماید.
• وجود قراردادها کنسولی دوجانبه یا کنوانسوین های چند جانبه دولت ساحل رااز دخالت بازداشته است

**درزمان جنگ :
۱- ورود کشتی ها منوط به کسب اجازه است
۲- بنادر به روی کشتی های بیگانه بسته میشود.
۳- طبق کنوانسیون ۱۳ لاهه (۱۹۰۷) که بیان کننده فوق عرف است درآبهای داخل یک دولت بی طرف کشتی هردولتی ازحمله کشتی جنگی مصون می باشد.
**کشتی های جنگی وکشتی های غیر تجاری:
۱- ورود کشتی منوط به کسب اجازه هست.
۲- درمصونیت بودن کشتی جنگی درمدت اقامت خود
۳- کشتی جنگی باید رعایت مقررات محلی را بنماید.درغیر این صورت دولت ساحل می تواند دستورترک آنرا بنماید.
۴- عدم رعایت مقررات محل دارای مسئولیت بین الملل خواهد بود
** طبق حقوق عرفی بین المللی ،کشتیهای که دارای شرایط اضطراری هستند حق دارند وارد بندرشوند وازاین بابت هزینه اضافی نمی توان طلب نمود.
آبهای سرزمینی :حاکمیت دولت :
۱- قلمرو خشکی
۲- آبهای داخلی
۳- کمربند دریای درساحل مجاورش، فضای مافوق کمربنددریایی اعم از فضا وبستر دریایی درحاکمیت دولت ساحلی است البته حاکمیت برآبهای سرزمینی یک حاکمیت مطلق نیست ودارای محدودیتهااست.
مبداءاحتساب دریای سرزمینی ،پهنای دریای سرزمینی برمبنای خط مبداء تعیین میشود.
ترسیم خط مبداء : آخرین جزر خطی است که دریا هنگام پائین ترین جزر درکنار ساحل بوجود می آورد.اگر سواحل دندانه دار یا مضرس باشد یارشته چزایری درمجاورت ساحل قرارداشته باشد میتوان پیشرفت ترین نقاط جزایر یادو طرف دهانه فرورفتگی هارا با خطوط مستقیم به هم وصل نمود واز خط مبداء مستقیم برای احتساب دریای سرزمین استفاده کرد.
قاعده مذکور درایدادگاه دادگستری بین المللی در۱۳۹۵۱ دردعوای ماهیگیری بین انگلستان ونروژ بیان شد وبعدادرکنوانسیون ژنودرباره دریای سرزمینی گنجانده شد.
چون سواحل نروژ دندانه دار بود واز خط مبداء استفاده کرده بود .انگلستان مقید به آن نبود.اگلستان به محدود طول خط مستقیم بود ولی دادگاه آنرا رد نمود. نظردادگاه این بود که خطوط مزبور درجهت کل ساحل باشد وازآن زیاد منحرف شود.
حال ممکن است با تعیین خطوط مبداءمستقیم قسمتی از آبهاد آزادجزء آبهای داخلی باشددراین زمان حق عبور بی ضرر در آن آبها بلامانع است(ماده ۴- ۱۹۸۲ وبند ۲ماده ۱۹۸۲ وماده ۵ کنوانسیون ۱۹۵۸ کنوانسیون ۱۹۸۲ یک محدودیت صد مایلی برای خط مبداء مستقیم که آبهای مجمع الجزایر قائل شده است وبند ۲ ماده ۴۷
خلیج داخلی:دارای دوشرط است :
الف) فاصله دهانه طبیعی دوطرف خلیج از ۲۴ مایل (دو برابر عرض دریای سرزمینی بیشتر نباشد.
*مایل دریائی طبق مصوبه کنوانسوین ۱۹۲۹ درموناکو برابر ۱۸۵۲متر است
مساحت خلیج: بیشتر از مساحت نیم دایره باشد که قطر آن فاصله دوطرف دهانه خلیج باشد.
میتوان خط داخلی رادرداخل خلیج ترسیم کرد جایی که قطر ان دو طرف خلیج درمحدوده ۲۴ مایل باشد.قواعد فوق درمواردی که درسواحلف مضرس ازخطوط مبدائمستقیم استفاده میشود.ودرمورد خلیج های تاریخی وخلیج های که سواحل آن متعلق به بیش از یک دولت است اعمال نمی گیرد.
خلیج تاریخی مانند : الف) خلیج هادسون درکانادا ب)خلیج سیدرا درلیبی که اقدام لیبی منجر به برخورد نظامی آمریکا درسال ۱۹۸۳ و۱۹۸۶ شد.
جزایر اگر ساحل تلقی شوند میتوان خط مستقیم کشید وجزیره را به سرزمین اصلی متصل نمود.
*اگر جزایری ساحل نباشدبرای خوددارای سرزمینی مستقل هستند.
*اهمیت خط مبداءمستقیم وسعت دریای سرزمینی وسایر نقاط را تعیین می کند.
*رودخانه : رودخانه که مستقیما به دریای می ریزند نقطه فرضی دردو طرف۶ دهانه رودخانه درمحل خط جزری انتخاب وحط می کشند.
• ارتفاعات : ارتفاعات جزری خشکی هایی هستند که هنگام جزر دریا پدیدار وبه هنگام مد زیر آب می روند .درصورت نصب تاسیساتی میتوان به عنوان خط مبدائ مستقیم مورد استفاده قرار داد.
• دلتا : وقتی به علت سوانح طبیعی ساحل متغیر باشد نقاط پیشرفته ترین حددلتا ودرنقطه جزر ی انتخاب وبا خط مستقیم به هم وصل میشوند این خط نمی تواند موجب قطر راه آبهای آزاد باشد.
• عرض دریایی سرزمین : بادیدن چشم یا بانداختن توپ بعدا ۱۲ مایل شد.
• مرزدریائی : بوسیله خط منصف تعیین میشود خط منصف خطی است که فاصله تمام آن تا نزدیکترین نقاط خط مبداء دوطرف به یک اندازه باشد.