* دکتر روحانی نمی دانم با #برجام نان چه کسانی را آجر کرده ایی، ولی میدانم که این ها به گوشت برادر مردارخویش هم رحم نمی کنند.
ما را چه میشود؟
شــــــــــــــــــــــــــــــــــــــرم!
کد مطلب : ۱۲۱۰۶۳
شــــــــــــــــــــــــــــــــــــــرم!
صادق صدرایی
* منطق روزنامه #صبح_نو هم جالبه. چون قطار فرسوده است پس هواپیمای فرسوده نباید جایگزین بشه.
* دکتر روحانی نمی دانم با #برجام نان چه کسانی را آجر کرده ایی، ولی میدانم که این ها به گوشت برادر مردارخویش هم رحم نمی کنند.
* انسانیتِ #دلواپسان یعنی: مرگ هم وطنت را دست مایه تبلیغ علیه دولت و بازی #سیاسی خود کنی!
* عامل اصلى کشته شدن هموطنانمان همین دار و دسته #صبح نو هستند که سالها مانع خرید قطار و هواپیما به بهانه مقاصد کثیف جناحی خودشون بودند.
* واکنش به عقده گشایی صبح نو: یه عده سوختن؛یه عده هموطن…اما #روزنامه #صبح_نو تونست انسانیتش رو خاموش کنه و باهمین هم عقده گشایی سیاسی بکنه!
* صفحه یک #صبح_نو درباره حادثه #قطارسمنان شبیه به صفحه یک #وطن_امروز باموضوع حملات داعش در پاریس. هردو به یک اندازه کثیف. #روزنامه_شرمساری
* این تیتر #صبح_نو نشون میده که یه آدم چقدر میتونه پست باشه که روی عزیزان کشته شده ی مردم اسکی بره واسه منافعش
* کاسبی سیاسی با کشته شدگان قطار مسافرتی؛ اگر هموطنانمان در سقوط هواپیما کشته شوند دلواپسان جواب خواهند داد؟ #شرافت_کجاست؟
این ها بخشی هایی از واکنش فعالان اجتماعی و رسانه ای به عقده گشایی یک روزنامه طیف به اصطلاح اصولگرا و نزدیک به شهردار تهران است.
…………………………….
گروهی که همهی جهانیان به تروریستی بودنش اذعان دارد در حملهای انتحاری جان تعداد بسیاری از هموطنان ما را میگیرد، طبیعیترین واکنش به چنین رویدادی با هر نگاهی که بخواهیم به این ماجرا بنگریم ناراحتی و تسلیت و همدردی با بازماندگان است، به فاصلهی اندکی سانحهای ریلی در کشورمان رخ میدهد و باز هم تعداد بسیاری از هموطنانمان جان خود را از دست میدهند، همان عقل سلیم به شکل طبیعی ما را به این سمت هدایت میکند که از چنین وقایعی غمگین شده و با بازماندگان ابراز همدردی کنیم.
تا اینجای این نوشته همه چیز تکرار همان بدیهیاتی است که احتمالا همهی ما بلدش هستیم اما حالا سری به فضای مجازی بعد از این دو حادثه بزنیم. آن چه میبینیم حیرت آور است. عدهای از حادثهی اولی در ظاهر خوشحالند و به نهادهای امنیتی نظام نیش و کنایه حواله میکنند و مردمی که به واسطه اعتقاداتشان به این سفر رفتهاند را به سخره میگیرند و در آن حادثهی دوم حتی اوضاع کمی بدتر است.
عدهای دیگر که این بار آنها ظاهرا خوشحالند علاوه بر فضای مجازی در برخی رسانههای رسمی چنان جوّ دروغینی به راه انداختهاند که گویی دولت روحانی هیچ توجهی به این حادثه نداشته است و از کنارش به سادگی عبور کرده است، این در حالی است که با چند دقیقه گشت و گذار در همین رسانهها که چنین ادعایی را مطرح میکنند میتوان دستورات اکید رییس جمهور و دیگر مسئولان را دربارهی پیگیری این حادثه پیدا کرد.
اگر دقت کرده باشید برای خوشحالی این هر دو گروه که هیچ لفظی جز تندرو برازنده شان نیست از قید “ظاهرا” استفاده کردهام، به یک دلیل مشخص؛ قطعا اکثریت قریب به اتفاق این سوء استفاده گران سیاست زده هم مانند دیگر مردم این سرزمین از این دو فاجعه، غمگین و ناراحتاند اما به دلیل آن که اعتراضشان به موضوعاتی دیگر را نمیتوانند به شکل صریح بیان کنند به هر مسئلهی با ریط و بی ربطی چنگ میزنند تا اعتراضشان به تصمیمات را به گوش تصمیم گیران برساننند.
فی المثل گروه اول نسبت حضور نظامی ایران در کشورهای دیگر و کمکهای مالی به این کشورها معترضند اما به دلیل محدودیتهای پنهان و آشکار نمیتوانند این اعتراض را به شکل صریح بیان کنند برای همین از چنان حادثهی تروریستی خود را در ظاهر شادمان نشان میدهد و حتی حاضر است انگ داعش وطنی هم بر پیشانی اش بچسبد تا اندکی از اعتراضش دیده شود.
یا گروه دوم اقلیتی هستند که نسبت به دولت از همان روز اول موضعی مخالف داشتهاند و کاملا هم میتوان درکشان کرد که بعد از بالا رفتن احتمال پیروزی مجدد روحانی در انتخابات پیش رو سرخورده شده باشد و از هر موضوعی برای تخلیه این عصبانیت و هیجانش استفاده ببرد حتی از حادثهای که باعث سوختن هموطنانش شده باشد.
به طور خلاصه میتوان راه چارهی این وضعیت به واقع تاسف بار را باز کردن بیش از پیش فضا برای بیان صریح نقدها و اعتراضات متن جامعه از هر سلیقه و گرایشی به تصمیمات دانست، شاید چنین اقدامی باعث گرفتاریهای زودگذر مقطعی هم برای دولت و دیگر دستگاهها بشود اما حداقل دیگر شاهد این نخواهیم بود که کسی از مرگ مردم خوشحال باشد.
سفسطه با خون!
سایت اصلاحات نیوز نوشت: سفسطه و آسمان ریسمان بافتن تخصصی است که در ایران اسلامی نصیب رسانه ها و روزنامه نگاران یک جریان خاص سیاسی است،جریانی که این روزها با استفاده از ابزار های رسانه ای خود در جهت نیل به اهدافی خاص گام بر می دارد و گویا در جهت تحقق خواسته ها و اهداف خویش از هیچ اقدامی فرو گذار نخواهد بود،در کلامی ساده تر،این روزها در جریان سیاسی مورد اشاره ؛ ” هدف وسیله را توجیه می کند “
نکته و سوال اساسی نه در این سفسطه خون بار رسانه های نامبرده بلکه در قسمتی دیگر نهفته است،به آمارها و اعداد و ارقام نگاهی بیندازیم،آمارها نه سفسطه می کنند و نه برای نیل به هدف وسیله را توجیه می کنند،آمارها فقط و فقط حقایقی را بیان می کنند که برخی نه چشم دیدنش را دارند و گوش شنیدنش را.
آمارهای رسمی و غیر رسمی خبر از کهنسال بودن ناوگان های حمل و نقل عمومی ایران اسلامی اعم از هوایی و ریلی می دهند،از این رو دولت تدبیر و امید از نخستین روزهای روی کار آمدن خود با اشراف به این مهم در صدد رفع این نقص بزرگ و امن سازی هرچه بیشتر حمل و نقل عمومی برون شهری برای عموم ملت سرفراز ایران اسلامی کرده است،دقیقا همان اقدامی که به مزاق همکاران رسانه ای جریان سیاسی نامبرده خوش نیامده است!
روزنامه صبح نو که برخی آنرا در ارتباط و وابسته با شهرداری تهران می دانند و پایگاه خبری اصولگرا دانا،با پوسترها و مطالبی مستقیما نوسازی وسایل حمل و نقل عمومی را مورد انتقاد و حملات تند خود قرار داده اند در حالی که عدم به روز بودن وسایل مورد استفاده در ایستگاه راه آهن در کنار اشتباه انسانی،۲ عامل مهم در وقع و روز این حادثه غمبار و دلخراش بوده اند.
رسانه های نامبرده با تاکید بر یک لغت و با استفاده از رمز ۷۴۷ که اشاره ای مستقیم و در عین حال مستتر به خرید احتمالی و قریب الوقوع هوایپمیای مسافربری بویینگ ۷۴۷ توسط ایران اسلامی دارد،سعی در تخریب این اقدام و تلاش دولت برای نوسازی سیستم های حمل و نقل عمومی کرده اند. سوال اینجاست که اساسا رسانه های نامبرده به چه چیز معترضند؟اگر دلنگران جان و مال مردم هستید که با نوسازی وسایل حمل و نقل عمومی نه تنها آسیب و ضرری متوجه مردم نمیشود بلکه سفرهای برون شهری آنان زین پس با اطمینان خاطر به مراتب بیشتر انجام خواهد شد اما اگر نگران منافع و مصالح جناحی خویش هستید،دیگر چرا از این اتفاق دردناک سو استفاده می کنید و سفسطه ای به رنگ خون انجام می دهید؟