زنوزق روستایی تاریخی و شاید بزرگترین روستای پلکانی ایران است. روستایی محصور در میان کوهها، با خانههایی قدیمی و معماریهای دستنخورده و با سنگ قبرهایی باستانی که شاهدی هستند بر قدمت تاریخی زنوزق. این روستا ۴۳۰ خانوار دارد با جمعیتی بالغ بر ۱۰۵۰ ساکن در روستا و بیش از ۵۰۰۰ نفر که خارج از روستا سکونت دارند.
بزرگترین روستای پلکانی ایران در حال تغییر سرنوشت و نابودی؛
آیا مسئولین فقط در فکر منافع سرمایهداران هستند؟
سخن مخاطب جوان فردا
زنوزق روستایی تاریخی و شاید بزرگترین روستای پلکانی ایران است. روستایی محصور در میان کوهها، با خانههایی قدیمی و معماریهای دستنخورده و با سنگ قبرهایی باستانی که شاهدی هستند بر قدمت تاریخی زنوزق. این روستا ۴۳۰ خانوار دارد با جمعیتی بالغ بر ۱۰۵۰ ساکن در روستا و بیش از ۵۰۰۰ نفر که خارج از روستا سکونت دارند.
طبیعت زنوزق باعث شده هر ساله گردشگران زیادی از اینجا بازدید کنند؛ و این طبیعت زیبا و بکر که به لطف اهالی روستا تا الان دستنخورده باقی مانده است، مدیون چشمهای چندصد ساله است که اهالی آن را «کلستیر» مینامند. کلستیر تنها منبع آب زنوزق و در واقع همۀ دارایی اهالی آنجاست و از بالادست روستا جریان دارد. این چشمۀ آهکی با پمپاژ آبی به میزان حدودی ۵۰۰ لیتر بر ثانیه، زندگی را به جریان انداخته است. بیش از ۴۵ چشمه با حقآبۀ رسمی در پایین دست این چشمۀ بزرگ در زنوزق و چیزی بالغ بر ۱۰۰ چشمۀ کوچک و بزرگ در شهر زنوز، همگی منشأی آهکی دارند و همین مسئله گویا بلای جان اهالی روستا و باغات و مزارعاش شده است.
وجود آهک در این آب، در طی چند صد سال گذشته، باعث پدید آمدن معدن سنگ تراورتن در اطراف این چشمه شده است و این موجب شده تا عدهای سودجو با استفاده از غفلت و ناآگاهی اهالی روستا، به فکر ثبت این منطقه به عنوان معدن سنگ تراورتن بیفتند. در ۲۷ اسفند ۱۳۸۳ پروانهای به شمارۀ ۲۹۳۷۰-۱۰۵ از وزارت صمت برای بهرهبرداری از این معدن میگیرند و از تابستان سال ۸۵ هم شروع به تجهیز کارگاه و استخراج سنگ تراورتن درفاصلۀ ۷۰۰ متری از سینهکار چشمه مینمایند اما این فعالیت دو ماه بیشتر دوام نمیآورد. همینکه اهالی از انحراف رگههای آب و ایجاد چشمه ای در معدن و کاهش دبی چشمۀ کلستیر باخبر میشوند، بیدرنگ با تجمع در محل معدن، پیمانکار را وادار به جمعآوری ماشینآلات و تجهیزات کارگاه و توقف فعالیت معدن مینمایند.
آقای راستگو فرماندار وقت مرند با درکی که از حساسیت این مسئله داشت، مخالف فعالیت این معدن بود و به خاطر همین مخالفتِ او، دیگر کسی جرئت نزدیک شدن به چند فرسنگی این معدن را هم نداشت اما این روزها شنیدهها و دیدههای اهالی و ریشسفیدان روستا گویای امر دیگری است. آنها این بار شاهد ارادۀ جدی مسئولین شهرستان برای بهرهبرداری دوباره از این معدن با پیشنهادات سرخرمنی چون اعطای درصدی از سود خالص معدن به روستا و یا پمپاژ آب در صورت کاهش دبی آن هستند!
اهالی روستا میپرسند چه شده است که این بار مسئولین شهرستان از فرماندار و بخشدار گرفته تا شهردار زنوز همه پیگیر ماجرای معدن شدهاند و نمایندۀ شهرستان مرند و جلفا در مجلس هم دارد از فعالیت این معدن به صورت تمام قد حمایت میکند؟
جناب فرماندار پیشنهاد داده است که اگر میخواهید کارِ این معدن متوقف بماند، به پیمانکارش ۱۱میلیون دلار ضرر و زیان پرداخت کنید! مگر اهالی کشاورز و دامدار زنوزق برای پیمانکار دعوتنامه فرستاده بودند که بیاید و شریان حیاتیشان را قطع کند که امروز بدهکارش هم شده باشند؟ اصلاً این مبلغ را آقای فرماندار از کجا آورده است؟ حتی شنیده شده است که مسئولین در جلساتشان، اهالی روستا را تهدید به کوچاندن اجباری کردهاند! دهیار روستا را هم که خودش دانشجوی دکتری برنامهریزی روستایی است در جلسات شورای تامین راه نمیدهند.
در چنین شرایطی اهالی زنوزق هر روز جمع میشوند و با هم به محل معدن میروند و به صورت آرام اعتراضشان را نشان میدهند به این امید که کسی صدایشان را بشنود و به دادشان برسد. آنها میگویند کسی نیست که صدای ما را به گوش رهبری و مسئولین ارشد برساند و میگویند تا بزرگترین روستای پلکانی کشور تبدیل به ویرانه نشده است کاری کنید.
© @tasrih