تا عدالت برنگردد، حجاب هم برنمیگردد.
حالمان بد است، ما بیحیا نشدیم، شما بیعدالت شدید* خیابانهای این شهر دیگر بوی زندگی نمیدهند.
خیابانهای این شهر دیگر بوی زندگی نمیدهند.
بوی دود میآید، بوی ناامیدی، بوی سیگار و مشروب و مخدرهای دخترانی که در هجدهسالگی پیر شدهاند.
پسرانی که خندیدن را یادشان رفته و فقط بلدن مصرف کنند؛
مصرفِ «گل»، مصرفِ مشروب، مصرفِ امید.
این جامعه آرام آرام دارد پوسیده میشود، نه از بیدینی مردم، از بیعدالتی صاحبان قدرت.