به گزارش پایگاه حخبری جوان فردا javanefarda.ir به نقل از خبرگزاری فارس، روزنامه اعتماد روز گذشته در مطلبی با عنوان «مذاکرات وین و واقعبینی» نوشت: «هشتم آذر ماه مذاکرات وین برای احیای برجام ادامه پیدا میکند. شرط توفیق در این مذاکرات، واقعبینی و توجه به شرایط موجود و قدرت و توان خود و طرفهای مقابل است. […]
به گزارش پایگاه حخبری جوان فردا javanefarda.ir به نقل از خبرگزاری فارس، روزنامه اعتماد روز گذشته در مطلبی با عنوان «مذاکرات وین و واقعبینی» نوشت: «هشتم آذر ماه مذاکرات وین برای احیای برجام ادامه پیدا میکند. شرط توفیق در این مذاکرات، واقعبینی و توجه به شرایط موجود و قدرت و توان خود و طرفهای مقابل است. فرق است بین آنچه اخلاقا باید رخ بدهد و آنچه در عالم واقع رخ میدهد. اگر اخلاق را معیار قرار دهیم اصلا مذاکرهای نباید صورت گیرد، زیرا یک طرف نقض پیمان کرده و طبیعی است که باید برگردد به نقطه خروج از برجام، آنگاه ما نیز به همان نقطه بازگردیم. ولی مسئله این است که طرف مقابل زورگو و سلطهگر است و قدرت هم دارد، اقتصاد جهان در دست اوست و با یک فرمانش حتی کشورهای دوست ما از ترس تحریم با ما همکاری نمیکنند. با چنین طرف مذاکرهای چگونه باید رفتار کرد که هم عزت خود را حفظ کنیم و هم منافع ملت تحصیل شود. یک راه این است که بگوییم حق با ماست و مقاومت میکنیم ولو بلغ ما بلغ. راه دیگر این است که از عالم رویا بیرون بیاییم، تدبیر کنیم و مردم را در حد مقدور از شر تحریمها نجات دهیم. اینکه بگوییم تمام تحریمها حتی تحریم گروگانگیری و تحریمهای حقوق بشری که به تصویب کنگره آمریکا رسیده است نیز باید برداشته شود البته ایده خوبی است ولی تا چه حد امکانپذیر و در حیطه اختیار دولت آمریکاست. همچنین تضمین آمریکا برای عدم تکرار خروج از برجام مستلزم تصویب برجام در سنای آمریکاست که اکثریت آن مخالف برجام هستند. غرض اینکه احیای برجام نیز باید در حد مقدور باشد.»
گفتنی است جریان مدعی اصلاحطلبی برای اینکه بار خیانت و عهدشکنی آمریکا در برجام را سبک کنند و ضمنا مطالبه تضمین از سوی ایران را مخدوش نمایند، ادعا میکنند دولت آمریکا نه از طرف دولت بعدی و نه کنگره، نمیتواند درباره لغو تحریمها و عدم تکرار خروج از توافق «تضمین» بدهد. ضمنا میگویند برجام، معاهده نیست و به تایید کنگره نرسیده، بنابراین دولت آمریکا، تعهد قانونی نسبت به برجام ندارد.
این سخنان، فاجعه تمام عیار است و نه تنها آمریکا و غربگرایان را نمیرهاند، بلکه سرشکستهتر میکند؛ نخست اینکه این ادبیات، تاکید بر «بی اختیار بودن» دولت آمریکاست. به بیان دیگر، دولت آمریکا ناتوان از مذاکره یا انجام تعهد است؛ و بنابراین، مذاکره و توافق با آن، بیهوده _بوده_ است. دوم؛ برجام، سند ضمیمه قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل است و دولتها -از جمله آمریکا که پایه گذار شوراست- قانونا ملزم به مراعات برجام هستند. برجام، صرفا توافق دو یا چند دولت محسوب نمیشود. سوم؛ اگر قرار است با هر تغییر در کنگره یا کاخ سفید، مقامات آمریکایی، سردی و گرمی شان بشود، اصلا توافق و قول و قرار با دولت آمریکا چه معنا و ارزش و اعتباری دارد؟!
مفهوم دیگر ادعای غربگرایان این است که اعتماد به وعدههای دولت آمریکا و بستن توافق برجام، از ابتدا اشتباه بوده است.
اگر دولت آمریکا نمیتواند تعهد (وعده)اش را تضمین کند، پس غربگرایان چرا اصرار دارند آمریکا را بدون اینکه برای لغو تحریمها و عدم تکرار عهدشکنی تضمین و تعهد بدهد، به برجام برگردانند و دوباره امکان دسترسی به مکانیسم ماشه (امکان بازگرداندن خودکار تحریمهای شورای امنیت) را به او بدهند؟ وطن فروشی و خیانت از این روشنتر؟