عواقب جدال و بازی با شیطان بزرگ! ✍️علی مرادی مراغهای ▪️میگویند بازی با شیطان، تنها بازی است که هیچ بردی ندارد و باخت در آن حتمی است، اما در واقعیت امر نیز چنین است: بیش از چهار دهه است که در این بازی می بازیم. گیریم که شیطان بزرگ است و گیریم که کودتای ۲۸ […]
عواقب جدال و بازی با شیطان بزرگ!
✍️علی مرادی مراغهای
▪️میگویند بازی با شیطان، تنها بازی است که هیچ بردی ندارد و باخت در آن حتمی است، اما در واقعیت امر نیز چنین است: بیش از چهار دهه است که در این بازی می بازیم. گیریم که شیطان بزرگ است و گیریم که کودتای ۲۸ مرداد را راه انداخته و غیره…، اما با کدام عقلانیتی میتوان با نیم درصد اقتصاد کشور ایران به جنگ شیطانی بزرگ رفت که ۲۳ درصد اقتصاد دنیا را تشکیل میدهد یعنی ۴۶ برابر اقتصاد ما…!
▪️گریزی از امروزمان میزنم به تاریخ ۲۰۰ سال پیشمان که شبیه همین بلا بر سرمان نازل شد و هرگز قابل جبران نشد، یعنی آنجا که شور و احساسات بهجای عقل و خرد نشست و تعیینکننده شد؛ یعنی به آن جلسه شوم #چمن_سلطانیه که ایرانیان میخواستند جنگهای دوره دوم با روسها را آغاز کنند؛ در آنجا نیز شور و احساسات بر عقلانیت چربید و پراگماتیسم فدای ایدئولوژی گردید؛ هنگامی که طرفداران جنگ بر طبل جنگ با کفار روس میکوبیدند!
▪️در آن میان اما در گوشه ای، مردى فرهیخته و اندیشناک حضور داشت که سخنى نمیگفت و همواره ساکت بود. این مرد دانا، #قائم_مقام_فراهانى بود. #فتحعلیشاه متوجه سکوت او شد و احتمال داد که مخالف جنگ باشد. از او رأى خواست و جواب شنید:
«اهل قلم هستم، سران سپاه بیش از من در اظهار عقیده صلاحیت دارند.»
شاه عذر قائم مقام را نپذیرفت و با جدیت از او نظر خواست.
قائم مقام با صراحت لهجهاى که از خصایص وى بود، گفت:
«اعلیحضرت چه مبلغ مالیات میگیرند؟»
شاه جواب داد: «شش کرور»
قائم مقام گفت: «دولت روس چه مبلغ مالیات میگیرد؟»
شاه جواب داد: «شنیده ام ۶۰۰ کرور!»
قائم مقام گفت: «به قانونِ حساب، کسى که شش کرور مالیات می گیرد با کسى که ۶۰۰ کرور میگیرد، از در جنگ در نمیآید!»
▪️اما نه تنها سخن حکیمانه مرد دانا ناشنیده ماند، بلکه موجبات طرد و تبعیدش شد، حتى انگ دوستى با روسهای کفار نیز بر او زده شد!
▪️بدین ترتیب، آن جنگ شوم و منحوس با پیامدهاى منحوسترش آغاز شد. اما در عرض سه ماه، هنگامی که ایرانیان در تمام جبههها شکست خوردند و لشکر روس از ارس گذشت و شهرهای #آذربایجان یکی پس از دیگری را به تسخیر خود درآورد و آمد تا #زنجان، و نشست بر سینه ایرانیان، و تهدید میکرد که اگر تمام خواستههای روسیه را نپذیرند تهران را فتح خواهند کرد…، به دستور #عباس_میرزا، رفتند دنبال آن مرد خردمند یعنی #قائم_مقام_فراهانی و او را از #تبعیدگاهش آوردند تا با آن عقل و درایتی که داشت با روسها بر سر قرارداد ترکمنچای سر و کله بزند تا بلکه روسها، شهرهای ایران را تخلیه کنند، اما این قرارداد و مذاکره میان دو کشور نبود، بلکه قرارداد بین یک غالب و فاتح با یک مغلوب و شکستخورده بود و در نتیجه، حریف پرزور و فاتح، بند بند آن قرارداد شوم را دیکته و تحمیل میکرد…!
▪️قائم مقام که پس از این شکست سهمگین ایران در مذاکرات ترکمنچاى طرف مذاکره بود در جمادىالآخر ۱۲۴۴ در نامهاى به میرزا موسى با تحسر نوشت:
«.. خدا روى جنگویان ایران را سیاه کند که جنگ به راه انداختند و در میدان نایستادند. دو سال است مرارت با ماست و باز راحت و فراغت با آنها…»(بنگرید به: سالهای زخمی، علی مرادی مراغهای…ص ۲۱۰)
▪️جدایی کامل شهرهای آن سوی رودخانه ارس و همچنین غرامت کمرشکن ده کرور که بر ایران به عنوان آغازکننده جنگ، تحمیل گردیده بود کل خزانه را تهی ساخت. شهرهای آن سوی ارس جدا شد و شهرهای این سوی ارس را نیز که تا #زنجان به اشغال روسها در آمده بود حتی پس از عقد ترکمنچای نیز تخلیه نمیکردند و روسها تضمینی میخواستند برای پرداخت به موقع غرامت! و تضمین نبود…!
کارد چنان به استخوان رسید که #عباس_میرزا مجبور شد حتی طلاجات و جواهرآلات خانوادهاش را نیز بفروشد…!
▪️و ایران، با این شکست کمرشکن و زخمی و لنگ لنگان پای به تاریخ مدرنِ جهانی نهاد! بهطوری که پس از قرارداد ترکمنچای و غرامت سنگین آن، دیگر هرگز نتوانست کمر راست کند. آنچه از ایران ماند، قحطی، گرسنگی، تخریب دهات و شهرها و بالاتر از آن، تضعیف و اضمحلال فضایل اخلاقی ایرانیان، مخصوصا رجال سیاسی بود. #فردریک_انگلس به راستی، گفته بود:
«قرارداد ترکمنچای، #ایران را به #تابع و #دستنشانده روسیه بدل کرده است.»!
و این ماحصل در افتادن با حریف پرقدرت بود، این بازی با شیطان بود…!
T.me/jjavanefarda