آفات شهرت تا نهیی ایمن، تو معروفی مَجو رو بِشو از خَوْف، پس بِنمایْ رو مولانا تا زمانی که جان تو ایمن نشده است، دنبال شهرت مباش. ابتدا خودت را ایمن از آفات بساز و سپس خودت را نمایان بساز. شهرت برای بسیاری همانند طنابی است که ابتدا از آن بالا میروند و در آن […]
آفات شهرت
تا نهیی ایمن، تو معروفی مَجو
رو بِشو از خَوْف، پس بِنمایْ
رو
مولانا
تا زمانی که جان تو ایمن نشده است، دنبال شهرت مباش. ابتدا خودت را ایمن از آفات بساز و سپس خودت را نمایان بساز.
شهرت برای بسیاری همانند طنابی است که ابتدا از آن بالا میروند و در آن بالا، همان طناب بر گردن آنها گره زده میشود. کسانی که روزی برای او دست میزدند و تشویقش میکردند، همانها او را زیر دست و مشت خود له میکنند. مردمانی که پله شهرت او بودهاند، پله را از زیر پای او میکشند تا از دیدن سقوط او لذت ببرند.
مولانا وخامت این گونه شهرتها را برای ما پیشاپیش بیان میکند و هشدار میدهد تا زمانی که جان ما از خطر این شهرتها ایمن نشده است، هرگز از این نردبان و طناب بالا نرویم.
مولانا میفرمایند تو ابتدا باید با خودت بیپرده باشی، حقیقت خودت را دیده باشی، بدون پرده با خودت مواجه شده باشی، به قول یونگ با سایههای خودت مواجه شده باشی، وقتی که تمام عیبهای خودت را دیدی و توانستی آنها را تا حدی برطرف کنی، یا حداقل آنها را بشناسی، بعد به دنبال معروفیت باش، زیرا اگر خودت این عیب ها را پیدا نکنی و برطرف نکنی، بالاخره جایی کلام و رفتار تو، هویت تو را فاش خواهند کرد و آن لحظۀ سقوط است که دیگر هیچ کاری نمیتوان کرد.
@Tafakkor