نقطه تلاقی لیبرالیسم و حزب به اصطلاح رنجبران ایران در اوایل انقلاب شکوهمند اسلامی پس از آنکه بین حزب کمونیست چین به رهبری مائو و حزب کمونیست شوروی به رهبری خروشچف اختلاف افتاد به تبع آن در ایران نیز “سازمان انقلابی حزب توده ایران” از “حزب توده ایران” جدا شد. “سازمان انقلابی حزب توده ایران” […]
نقطه تلاقی لیبرالیسم و حزب به اصطلاح رنجبران ایران در اوایل انقلاب شکوهمند اسلامی
پس از آنکه بین حزب کمونیست چین به رهبری مائو و حزب کمونیست شوروی به رهبری خروشچف اختلاف افتاد به تبع آن در ایران نیز “سازمان انقلابی حزب توده ایران” از “حزب توده ایران” جدا شد. “سازمان انقلابی حزب توده ایران” طرفدار اندیشه مائو تسه تونگ رهبر چین بودند. پس از در گذشت مائو این سازمان کورکورانه از سیاستهای جانشینان مائو بویژه “دنگ سیائو پینگ” دفاع میکرد. از نظر آنها نظام حکومتی چین، سوسیالیستی بود. با پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی در ۴ مهر ۱۳۵۸ این سازمان با ۹ گروهک کوچک دیگر ائتلاف نمود و بدین ترتیب “حزب رنجبران ایران” تشکیل یافت. این حزب بیفروغ همانند اکثر گروهکها فرصت طلبانه و جهت نفوذ به نظام نوپای اسلامی، از انقلاب اسلامی و دولت بازرگان و سپس ابوالحسن بنی صدر حمایت میکردند. هنگامیکه بین حزب جمهوری اسلامی ایران (به رهبری: مرحومین بهشتی و هاشمی رفسنجانی و همچنین آیت الله العظمی سیدعلی خامنهای ادام الله ظله علی رئوس المسلمین) و ابوالحسن بنیصدر اختلاف افتاد، این حزب بیفروغ با گروهک منافقین و بنیصدرهمسو گردید. بطوریکه عده معدودی که از تبریز بطور مسلحانه جهت شرکت در مراسمات آنها به تهران عازم میشدند در میانه راه در استان زنجان دستگیر شدند. واضح است که بنیصدر براساس اسناد منتشره جاسوس سیا و غربگرا بود و این حزب بیفروغ نیز طرفدار نظریه کمونیستی مائو! این در تاریخ سیاسی عجیب نیست همچنانکه در برخی خانوادهها پدر لیبرال و پسر عضو سازمان به اصطلاح رنجبران ایران بود!