مهاجرتهای داخلی همگام با تصمیم نا درست

افزایش نگران‌کننده مهاجرت جنوبی‌ها به شمال

در ایران، مهاجرت‌های داخلی بیشتر از استان‌هایی صورت می‌گیرد که گرفتار مشکلات متعدد کم‌آبی، خشکسالی، ریزگردها، گردوغبار و حتی زلزله هستند و در عین حال بار بیکاری را نیز به دوش می‌کشند. تا چند سال پیش آلودگی هوا مهم‌ترین عامل مهاجرت جنوبی‌ها و ساکنان پایتخت محسوب می‌شد. اما چند وقتی است که بروز بحران آب در برخی استان‌های کشور به‌ ویژه نواحی مرزی، شهروندان را مجبور به مهاجرت کرده است.
رتشدید مشکلات اقلیمی در برخی مناطق کشور، چند سالی است که آمار مهاجرت‌های درون‌استانی و بین استانی را افزایش داده و به گفته جمعیت‌شناسان اگر اوضاع به همین منوال پیش برود، احتمال بر هم خوردن موازنه جمعیتی در کشور وجود دارد. مساله‌ای که پیامدهای اجتماعی، فرهنگی و زیست‌محیطی فراوانی خواهد داشت.

در ایران، مهاجرت‌های داخلی بیشتر از استان‌هایی صورت می‌گیرد که گرفتار مشکلات متعدد کم‌آبی، خشکسالی، ریزگردها، گردوغبار و حتی زلزله هستند و در عین حال بار بیکاری را نیز به دوش می‌کشند. تا چند سال پیش آلودگی هوا مهم‌ترین عامل مهاجرت جنوبی‌ها و ساکنان پایتخت محسوب می‌شد. اما چند وقتی است که بروز بحران آب در برخی استان‌های کشور به‌ ویژه نواحی مرزی، شهروندان را مجبور به مهاجرت کرده است.

به گفته کارشناسان، بزرگ‌ترین کانون مهاجرفرستی، غرب و جنوب غرب کشور است؛ استان‌هایی همچون خوزستان، لرستان و کرمانشاه که ساکنان آنها زادگاه خود را به امید زندگی بهتر ترک کرده و بیشتر به سمت استان‌های شمالی کشور و حتی اصفهان کوچ می‌کنند. اصفهان در حالی یکی از مقاصد مهاجرت خوزستانی‌ها است که سال‌هاست به شدت درگیر کم‌آبی است و مهاجرت‌های بی‌رویه به آن می‌تواند وضعیت این استان را بغرنج‌تر از قبل کند و موج مهاجرت خود اصفهانی‌ها را در آینده در پی داشته باشد.
برخی از مهاجرت‌های اقلیمی، دائمی هستند و همین موضوع می‌تواند الگوی جمعیتی استان‌های مهاجرپذیر را برای همیشه تغییر ‌دهد.
همشهری‌آنلاین در این زمینه گفتگویی با دکتر رقیه صمدی، دبیر بخش مهاجرت‌های اجباری رصدخانه مهاجرت ایران انجام داده است. رصدخانه مهاجرت ایران، اولین نهاد پژوهشی کشور در زمینه تحلیل داده‌های مهاجرتی است. نهادی که با هدف ارائه داده‌ها و تحلیل‌های به‌روز و قابل‌اعتماد درباره انواع مهاجرت در سال ۱۳۹۷ با همکاری معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری تاسیس شد.
طی چند سال اخیر مهاجرت‌های داخلی افزایش یافته است. آیا می‌توان گفت همه این مهاجرت‌ها با دلایل اقلیمی صورت گرفته‌اند؟
 
اگرچه صحبت از «تغییر اقلیم» به عنوان «عامل» جابجایی انسان‌ها، به دلیل ماهیت موضوع مهاجرت‌های اقلیمی مبهم است، اما تغییرات اقلیمی می‌تواند آسیب‌پذیری‌های اجتماعی، اقتصادی یا محیط‌ زیستی موجود را تشدید کند. به عبارت دیگر تغییرات اقلیمی، تأثیر افزایشی، و تشدید تهدیدهای موجود را به همراه خواهد داشت. با توجه به این ماهیت پیچیده نمی‌توان ادعا کرد که مهاجرت‌های داخلی ایران بیشتر متاثر از محرکه‌های اقلیمی بوده است.
اما اگر بخواهیم روند مهاجرت‌های داخلی در ایران را طی سال‌های اخیر تشریح و بررسی کنیم، اخبار، شواهد و آمارهای متعددی، تاییدکننده مهاجرت مردم از مناطق خشک به مناطق خوش آب و هواتر است. به طوری که برخی از روستاهای کشور بر اثر پدیده خشکسالی و از دست رفتن منابع معیشتی، در سال‌های اخیر خالی از سکنه شده‌اند. همین امر مؤید وقوع مهاجرت‌ها در کشور با دلیل اقلیمی است که بخشی از آن به دلیل عوامل اقلیمی و طبیعی و بخشی هم به دلیل دخالت‌های انسانی در اکوسیستم طبیعی کشور به وقوع پیوسته است.
کدام استان‌ها مهاجرفرست هستند و عمده مهاجرت‌ها به کدام استان‌ها انجام می‌شود؟
 
به طور کلی آمار مشخصی که نشان دهد کدام استان‌ها مهاجران اقلیمیِ بیشتری را میزبانی می‌کنند و کدام استان‌ها بیشترین مهاجران اقلیمی را ارسال می‌کنند، وجود ندارد. اما آخرین آمار در دسترس در زمینه مهاجرت‌های داخلی مربوط به سال ۱۳۹۵ است. بر اساس این آمار استان‌های تهران، البرز و یزد بیشترین میزان مهاجرپذیری و استان‌های خوزستان، لرستان و کرمانشاه بیشترین میزان مهاجرفرستی را در میان استان‌های کشور داشته‌اند.
تهران کجای این جدول است و آیا می‌توان گفت دلیل مهاجرت‌ها به این استان هم منشأ اقلیمی دارد؟
درباره تهران می‌توان گفت که به دلیل شرایط ویژه‌ای که این استان به لحاظ برخورداری از امکانات، فرصت‌های شغلی بیشتر و سایر عوامل کششی در جذب مهاجران دارد، همیشه اولین و اصلی‌ترین استان برای جذب مهاجران بوده است. البته بخشی از مهاجران در پی از دست رفتن فرصت‌های شغلی در مناطق مبدا تصمیم به مهاجرت به استان تهران می‌گیرند که دلیل اصلیِ از دست رفتن فرصت‌های شغلی باز به عوامل اقلیمی و زیست محیطی برمی‌گردد. مثلا مهاجرانی که بر اثر وقوع خشکسالی زمین کشاورزی خود را از دست داده‌اند و در پی یافتن شغل و درآمد بهتر راهی استان تهران یا سایر مناطق کشور شده‌اند. البته در این مورد هم نمی‌توان به طور قطع اظهار کرد که چند درصد از مهاجرت‌ها به استان تهران صرفا به دلایل اقلیمی بوده است. چون عوامل دیگری هم در مهاجرت این افراد اثرگذار بوده است.
مهاجرت‌های اقلیمی در چند سال اخیر شدت گرفته و افزایش یافته است. از نظر آماری چه میزان افزایش داشته و بیشترین افزایش در چه بازه زمانی اتفاق افتاده است؟
 
پیوند بین مهاجرت انسان، محیط زیست و تغییرات اقلیمی در سال‌های اخیر توجه بسیاری از محققان و کارشناسان این حوزه را به خود جلب کرده است. همچنین این موضوع به یکی از تیترهای اصلی اخبار و رسانه‌های دنیا تبدیل شده است. اما از آنجا که در خصوص تعداد افرادی که به دلایل اقلیمی مهاجرت می‌کنند، نه در سطح کشور ایران و نه در سایر کشورها آمار رسمی وجود ندارد، با قطعیت نمی‌توان در خصوص افت و خیز روند مهاجرت‌های اقلیمی صحبت کرد. اما روند تغییرات اقلیمی و شاخص‌های تعیین‌کننده آن مثل وضعیت بارش‌ها، میزان خشکسالی و سایر شاخص‌های مرتبط با آن در کشور به خوبی بیانگر تشدید اثرات تغییرات اقلیمی در سال‌های اخیر بوده است که این امر به طور قطع در فرآیند جابجایی و مهاجرت افراد در درون کشور اثرگذار هستند.
بر اساس آمارهای سال گذشته‌ی سازمان هواشناسی و مرکز ملی اقلیم و مدیریت بحران خشکسالی، ۹۳ درصد مساحت کشور دچار خشکسالی خفیف، متوسط، شدید و بسیار شدید شده است و به جز استان‌های گیلان و مازندران، بقیه استان‌های کشور با خشکسالی بالای ۸۰ درصد در سال ۱۴۰۰ مواجه بوده‌اند.
همچنین براساس گزارش ریسک جهانی، ایران جزو کشورهای با آسیب‌پذیری بالا در جهان است که اثرات قابل توجهی از بلایا بر کشور ازجمله جنبه‌های مالی، اجتماعی و خسارت فیزیکی آن مشهود است. از میان ۴۰ نوع بلایای طبیعی در نقاط مختلف جهان، ۳۱ نوع بلایای طبیعی در ایران شناسایی شده است. بر اثر وقوع این بلایا در سال ۲۰۲۱ میلادی، ۴۱ هزار نفر در داخل کشور جابه‌جا شده یا به عبارتی مهاجرت کرده‌اند. درنتیجه، با بررسی آمارهای مربوط به شاخص‌های اقلیمی می‌توان دریافت که رابطه معناداری بین مهاجرت و اقلیم وجود دارد اما میزان ضریب تاثیرگذاری شاخص‌های اقلیمی بر میل و انگیزه‌های مهاجرتی افراد همچنان نامشخص است. ما برای دستیابی به آمار جامع در این زمینه نیازمند انجام مطالعات دقیق‌تر و پیمایش‌های گسترده در کشور هستیم.
مهاجرت‌ها از استان‌های جنوبی کشور بیشتر به کدام استان‌ها اتفاق می‌افتد و دلایل آن چیست؟
 
با بررسی ماتریس مهاجرت مرکز آمار ایران در سال ۱۳۹۵، می‌توان دریافت که عمده مهاجرت‌ها از استان‌های جنوبی کشور به استان‌های هم‌جوار آنها صورت گرفته است. به عنوان نمونه در استان خوزستان با بیشترین میزان مهاجرفرستی در کشور، مسیر مهاجرفرستی عمدتا به استان‌های هم‌جوار مانند اصفهان و شیراز و بعد به تهران و البرز بوده است. یا مسیرهای مهاجرتی از استان سیستان و بلوچستان در ابعاد قابل توجهی عمدتا به استان خراسان رضوی و به طور برابر به استان‌های گلستان و تهران است.
در خصوص علل و انگیزه‌های مهاجرتی افراد در داخل کشور همان‌طور که گفتم، دلایلی مثل انگیزه‌های وضعیت اقتصادی بهتر و فرصت‌های شغلی بیشتر، دلایل جمعیتی مثل پیوستن به خانواده یا دلایل دیگر می‌تواند اثرگذار باشد. در برخی از موارد علاوه بر مزیت‌های اقتصادی، تجانس فرهنگی هم در انتخاب مقصد مهاجرتی اثرگذار است. پشت همه این عوامل، عامل اقلیمی به عنوان عامل محرکه و اثرگذار بر سایر عوامل عمل می‌کند و نقش تعیین‌کننده‌ای در تصمیمات مهاجرتی افراد دارد.
با توجه به این که استان‌های مهاجرپذیر به خصوص استان‌های شمالی، ظرفیت محدودی برای پذیرش جمعیت دارند، با تشدید مهاجرت‌های اقلیمی چه اتفاقی برای موازنه جمعیتی این استان‌ها و استان‌های مهاجرفرست رخ می‌دهد؟
 
پیش‌بینی روند مهاجرت‌های اقلیمی و اثرات آن بر موازنه جمعیتی کشور کار چندان آسانی نیست و بدون انجام مطالعات گسترده و مستندات آماری نمی‌توان در این حوزه اظهارنظر کرد. این امر دو علت اساسی دارد: یکی اینکه در زمینه روش‌شناسی جمع آوری داده‌های مهاجرت‌های اقلیمی و پیش‌بینی و مدل‌سازی در خصوص روند آتی این مهاجرت‌ها ابهام وجود دارد. ثانیا برخی از مخاطرات اقلیمی مانند خشکسالی را نمی‌توان به علت ماهیت تدریجی آن پیش‌بینی کرد و برای آن آماری استخراج کرد. از سوی دیگر ابعاد این مهاجرت‌ها در شرایطی که رخدادهای اقلیمی تشدید شود، ممکن است نه تنها از استانی به استان دیگر، بلکه به مرزهای فراسرزمینی نیز تسری یابد. در این شرایط می‌توان گفت موازنه جمعیتی استان‌ها و یا کل کشور تحت تاثیر مهاجرت‌های برون‌مرزیِ ناشی از تغییرات اقلیمی قرار می‌گیرد.
در خصوص ظرفیت مناطق میزبان چنین ادعایی صحیح است. چون به عنوان نمونه استان‌های شمالی کشور مثل استان‌های گیلان و مازندران که تراز آبی مثبتی دارند، به دلیل داشتن منابع آبی و حاصل‌خیزی خاک و سایر عوامل کششیِ دیگر همواره به عنوان استان‌های جاذب مهاجران شناخته می‌شوند. به طوری که در سال‌های اخیر هم با روند فزاینده مهاجران به این استان‌ها مواجه بوده‌ایم که نتیجه آن را می‌توان در کالایی شدن زمین‌های کشاورزی و افزایش ساخت و سازها عمدتا به صورت ویلایی و تراکم جمعیت در این استان‌ها مشاهده کرد. مجموع چنین عواملی ظرفیت و تاب‌آوری مناطق میزبان را به ویژه از منظر منابع طبیعی تحت فشار قرار می‌دهد.
ولی باید این موضوع را در نظر گرفت که بسیاری از افراد مهاجر دیگر هرگز به استان مبدا برنمی‌گردند.
درباره عدم بازگشت مهاجران به استان‌های مبدا نمی‌توان به طور قطع صحبت کرد. ممکن است با افزایش تاب‌آوری یا بازیابی مناطق مبدا، امکان بازگشت مهاجران به نقاط مبدا در فاصله چند سال پس از ترک منطقه فراهم شود. در بسیاری از کشورها سیاست تسهیل مهاجرت به عنوان راه حلی برای بازیابی و بازتوانی مناطق مبدا مطرح شده است. در این شرایط به عنوان مثال زمین‌های کشاورزی ممکن است بعد از چند مدت رهایی توسط ساکنان، احیا شوند و در صورت افزایش بارندگی‌ها بازیابی شوند و امکان کشت در آنها فراهم شود. بنابراین امکان بازگشت مهاجران به مناطق مبدا ممکن است با گذشت چند سال دوری از مبدا، مجددا برای آنها فراهم شود. البته این امر در خصوص همه مناطق آسیب‌پذیر و شکننده صادق نیست و ممکن است بسیاری از مناطق بعد از چند سال کاملا متروکه و خالی از سکنه شوند و امکان بازیابی آنها هیچ وقت فراهم نشود. مانند برخی از روستاهای کشور که به طور کامل تخریب و تخلیه شده‌اند و دیگر امکان حیات در آنها وجود ندارد.
آیا می‌توان گفت به دلیل مهاجرت‌هایی که در پی بحران‌های زیست‌محیطی برخی استان‌ها صورت می‌گیرد، در آستانه بحران هستیم؟ یا هنوز وارد بحران نشده‌ایم؟
با توجه به افزایش موج گرما، افت میزان بارندگی‌ها در کشور و کاهش ذخایر منابع آبی و وقوع خشکسالی‌های گسترده در سطح کشور، و همچنین به دلیل افزایش آلاینده‌های زیست محیطی بر اثر استفاده از سوخت‌های فسیلی و غیراستاندارد و افت کیفیت هوا، و نیز تداوم گرد و غبار در برخی نقاط کشور می‌توان ادعا کرد که وضعیت زیست محیطی و اقلیمی کشور در سال‌های اخیر وارد مرحله بحرانی شده است. بنابراین افزایش جابجایی و مهاجرت مردم به دلیل اثرات و پیامدهای سوء این بحران‌ها در سال‌های آتی، دور از ذهن نیست و پیش‌بینی می‌شود با افزایش فراوانیِ رخداد مخاطرات طبیعی و پیامدهای ناشی از تغییرات اقلیمی به ویژه پدیده‌های تدریجی مانند خشکسالی، آمار جابه‌جایی و مهاجرت افراد در داخل مرزهای کشور یا حتی فراتر از مرزهای کشور در سال‌های آینده تشدید شود.