مسئله مبارزه با فساد مالی و اداری تعارف بردار نیست و متعلق به جریان سیاسی خاصی هم نیست. نمیتوان فساد را در جایی دید و در نقد آن صدها یادداشت و گزارش نوشت و در مقابل فسادی دیگر تنها به دلیل همفکری سیاسی سخن نگفت و کل آن پرونده را نادیده گرفت
سکوت پُر هزینه اصولگرایان درباره املاک نجومی
نمیتوان یک خط درمیان فسادها را دید و ندید!
کد مطلب : ۱۱۶۴۳۶
مسئله مبارزه با فساد مالی و اداری تعارف بردار نیست و متعلق به جریان سیاسی خاصی هم نیست. نمیتوان فساد را در جایی دید و در نقد آن صدها یادداشت و گزارش نوشت و در مقابل فسادی دیگر تنها به دلیل همفکری سیاسی سخن نگفت و کل آن پرونده را نادیده گرفت
نمیتوان یک خط درمیان فسادها را دید و ندید!
رضا صادقیان
گروه مقالات: اغلب نیروهای اصولگرا همچنان سکوت و سخن نگفتن درباره املاک نجومی را به هر امری ترجیح میدهند. همچنان درگیر فیشهای نجومی و پرداختهای نابرابر هستند و تلاش میکنند هر روز کشف جدیدی در این مورد انجام دهند، ولی درباره املاک واگذار شده توسط شهرداری تهران کلامی بر زبان جاری نمیکنند. گویا قرار است سکوت خویش را تا فراموشی مسئله املاک واگذار شده ادامه دهند. سکوتی که نه تنها به فراموشی ختم نمیگردد بلکه دامنه شک و بدنگری را در میان ناظران رویدادهای اجتماعی و مردم نسبت به مسولان اجرایی و مدیران جریانساز رواج میدهد.
موضعگیری علیه فساد سیستمی و مقابله با نابرابریها و ویژهخواریها در ید هیچ جناح و جریان سیاسی نیست و نمیتواند باشد. مسئله فساد مالی و بهرهجویی از رانت اقتصادی، حتی اگر در هزارتوی پستو مخفی گردد دیری نمیپاید که آن فساد عیان میشود. نمایان شدن هر کدام از این فسادهای مالی از قبیل پرداخت حقوقهای غیرمتعارف و یا بخشش تخفیفهای کلان در مورد املاک و یا کارخانههای واگذار شده به بخش خصوصی، چنانچه زودتر از رسیدگی قضایی و سریعتر از پیگیری دستگاههای مربوطه به گوش مردم برسد هیچ دستاوردی غیر از تخریب سرمایه اجتماعی و افول اعتماد را در پی نخواهد داشت.
در این میان سکوت کردن و رسانهها را نامحرم معرفی نمودن، دستور فیلترینگ سایتها را صادر کردن و هر عمل دیگری سودی نخواهد داشت. اگر به هر دلیل دستگاههای مربوطه نتوانستند در مقابل آن فساد عملکردی صحیح داشته باشند و قبل از نمایان شدن فساد جلوی آن را سد سازند، نمیتوان با مصاحبه نکردن و حرف نزدن آب ریخته را به جوی بازگرداند و گمان کرد بهترین گزینه سکوت است. در چنین مواقعی انتخاب آگاهانه سیاست سکوت بیشتر از هر زمانی به اعتماد مردم لطمه وارد میکند.
مقابله با فساد مالی و اداری، نقادی، شفافیت و عمل طلب میکند. صرف سخن گفتن و یا کل داستان را به سکوت کشاندن دستاوردی برای مدیران نظام نیست. دامن زدن به حاشیهها و یافتن ردپای جریان سیاسی خاص در هر کدام از فسادهای کشف شده شرط لازم ولی کافی نیست. فرض کنیم صدها و بلکه هزاران سند از تخلفات انجام شده در فضای مجازی و رسانههای مکتوب به چاپ برسد، چنانچه به علل اصلی بوجود آمدن اینگونه فسادها پرداخته نشود دستاوردی در پی نخواهد داشت. در این میان فقط گوش و چشم مردم کوچه و خیابان به اعداد و ارقامی روشن میشود که باورش برای آنان سخت است. حداقل آنکه خواندن و دیدن رقمهای میلیاردی با دخل و خرج بسیاری از شهروندان کشور جور در نمیآید. حتی برای بسیاری از مدیران ارشد نیز منقلب کننده است. رقمهای درشت و کلان با صفرهای بسیار و تخفیفهای ناعادلانه نگاه اکثر شهروندان را نسبت به کلیت روایت مبارزه با فساد دچار اشکال میسازد.
گویی اصولگرایان تصمیم گرفتهاند به جای پرداختن به مسئله فساد به صورت کلی، فقط به مسئله فساد در دولت و یا جریان مقابل همت گمارند. چشمشان به سوی دیگری است، گویا دیدن خود و نقد خویش و همراهان سیاسی و همفکران خود را نفی کننده جایگاهشان میدانند در صورتی که خلاف این دیدگاه را به سادگی میتوان در حرفهای خودشان اثبات کرد. وقتی سخنران مراسمی از عدالت و حساسیت شخص امیر مومنان نسبت به اموال بیتالمال سخن میگوید، نمیتوان سخنان حضرت علی (ع) را به گونه تفسیر نمود که شامل حال فیشهای حقوقی شود و ذرهای به دیگر موارد فساد اشارهای نکرد.
مسئله مبارزه با فساد مالی و اداری تعارف بردار نیست و متعلق به جریان سیاسی خاصی هم نیست. نمیتوان فساد را در جایی دید و در نقد آن صدها یادداشت و گزارش نوشت و در مقابل فسادی دیگر تنها به دلیل همفکری سیاسی سخن نگفت و کل آن پرونده را نادیده گرفت. اگر با همان دو چشم، گوشها و نگاه تحلیلی متوجه شدیم فیشهای حقوقی ناعادلانه بوده است، باید بتوان با همان ابزارها فسادی دیگر را تشخیص داد. نمیتوان یک خط درمیان فسادها را دید و ندید! ارتباط برقرار ساختن میان واگذاری املاک نجومی به فتنه و فتنهگران، سخن از توطئه نامیدن این شفافسازی و دوری کردن از ارایه پاسخی روشن و شفاف نه تنها گرهای نمیگشاید بلکه گرهای کور به مشکلات خواهد افزود.
بهتر آن است قبل از هر امری، حتی نقد پیوستن دولت به FATF و دیگر بحثهای اجتماعی و سیاسی این سکوت هزینهساز و مخرب شکسته شود و جریان اصولگرایی در مقابل فساد نمایان شده در شهرداری تهران سکوت خویش را بشکند و بحث را از نشستهای دورهمی و دوستانه به عرصه جامعه و رسانهها بیاورد؛ حرکتی که نخستین دستاورد آن بازسازی سرمایه اجتماعی خدشهدار شده شهروندان کشور خواهد بود. سکوت دنبالهدار و مصلحتگونه جریان اصولگرایی در برابر املاک نجومی هزینهساز، سرمایهبر، اعتمادسوز و خطرناک است، آینده و حفظ تمامیت کشور مهمتر از رعایت حال افراد و جریانهای سیاسی است.