سخنان و رفتارهای غیرقابل پیشبینی رئیس جمهور سابق در دوره حکمرانیاش در همین زمینه قابل ارزیابی است، سخنانی که همیشه مطالبه کننده است و پاسخ شفافی برای عملکردهای انجام شده دولت نهم و دهم نمیدهد. تفکر مطالبهگر در هر حالتی متوقع است، گمان میکند ستاندن و درخواستهای بزرگتر داشتن بخشی از حقوق جدانشدنیاش بوده و هست. چه در قدرت باشد و یا بیرون از قدرت، حقی را متعلق به خود میداند که باید پس گرفته شود.
دغدغههای باور نکردنی دلواپسان؛ بیکاری، آلودگی، اشتغال و …!
۱۲۰۵۲۳
دولت، شهروندان و اندیشه مطالبهگری
رضا صادقیان
در اندیشه اکثر ایرانیان دولت همهجا هست، هر جایی را که بنگری میتوان دولت و نقشهای تعریف شده مضاعف برای دولت را مشاهده کرد. جایگاه دولت و نقشهای او مانند انسان همهکارهایی است که هر عملی از او برمیآید و باید انجام دهد. میتوان دولت و کارگزاران اجرایی را به هزار کار نکرده و کرده محکوم کرد. آلودگی هوا را میتوان مستقیم به دولت ربط داد، آنگونه که ربط داده و میدهند.
افول شاخصهای اقتصادی و توسعه را میتوان به دولت وقت حوالت داد و به روی مبارک خودمان هم نیاوریم که سهم دولت در کل بازار مالی و اقتصادی چقدر است. مسئله عدالت و اجرا شدن قانون نیز به دولت بازگردانده میشود و معمولا سراغی از قوهقضاییه گرفته نمیشود. کمبود فضای سبز در شهرها را از دولت میخواهیم و اگر قرار باشد نسیم توسعه و آبادانی وزیدن بگیرد،اندازه وزش و سرعت آن را نیز همچنان از دولت خواهانیم! خلاصه آنکه اگر قرار باشد اتفاقی رخ دهد همه منتظر میمانند تا حرکتی از سوی دولت و دولتیها صورت بگیرد.
رصد نقدهای انجام شده طی روزهای قبل در نشریات کشور از جمله نقد آلودگی هوا و در پی آن حمله به سازمان محیط زیست و شخص معاون رییس جمهور، گسترده شدن حمله به دولت روحانی بعد از رای آوردن ترامپ در انتخابات ایالات متحده، نقد دوباره برجام و اساسا نقد توضیحات ارایه شده توسط سخنگوی وزارت امورخارجه و شخص وزیر و. . نشان از اندیشه مطالبهگری دارد. تفکری که گمان میکند یا تلاش دارد تصویر ساخته شده غیرواقعی را به خواننده نیز انتقال دهد و با آگاهی کامل مسائل را چنان در کنار یکدیگر بچیند که نقش دولت را بیش از واقعیت نشان داده و اذهان را به سوی مطالبه بیشتر سوق دهد.
به معضل آلودگی هوا بازگردیم، گرفتاری که با آغاز فصل سرما شدت بیشتری میگیرد. مسئلهایی که هر کدام از مسئولان وقت بهاندازه دانش و درک خویش تلاش داشتهاند آن را حل نمایند و یا از شدت آلودگی هوا با استفاده از راهکارهایی بکاهند. به عنوان مثال، دولت نهم و دهم گمان میکرد با باز کردن آب فوارهها در پارکها و پاشیدن آب توسط هواپیماهای سمپاشی بر فراز شهرهای بزرگ میتوان از میزان آلودگی هوا کاست. مسئولان تصمیمگیر در دولت یازدهم راهی دگر رفتند و با واردات بنزین استاندارد و کاستن از تولید بنزین توسط پتروشیمیها کوشش نمودند از میزان آلایندهها بکاهند.
در این میان هم در دولت قبل و دولت فعلی همه نگاهها به سوی دولت دوخته شده بود، دولتی که باید بتواند هوای سالمی در اختیار شهروندان قرار دهد! به عبارتی دیگر، مسئلهایی که در بوجود آوردنش تک تک شهروندان، سازمانها، ادارات و نهادها دخیل هستند و هر کدام میتواند بهاندازه سهم خویش از میزان آلودگی هوا بکاهد در بازه زمانی خاص بر عهده دولت گذاشته میشود و تا رسیدن به نتیجه مطلوب همگان دست به سینه منتظر میمانند تا گره گور آلودگی هوا باز گردد!
اندیشه مطالبهگری میایستد، منتظر میماند، غرغر میکند و چشمهایش را به در میدوزد تا دولت کاری کند و راهی بگشاید، نقش خود را به صورت آگاهانه حذف میکند تا فضایی فراهم آید گشودهتر برای نق زدن و درخواستهای بیشتر از دولت! خواستههایی که پایانی بر آن متصور نیست و هر روز و در هر دورهای به شکل و متحوایی جدید بازسازی و از سوی مطالبهگران ارایه میشود.
زاویه نگاه مطالبهگر حذف کننده است. در هر حالتی بخش بزرگی از رویدادها را بنا به سلیقه و جایگاهش حذف میکند تا به نقش دولت برسد. به دلیل آنکه شرایط بهتری را طلب میکند و یا گمان دارد حق ما در مورد خاصی آنگونه که باید و شاید ستانده نشده است، سهم منسوخ شده را طلب میکند. فکر مطالبهگر راهی برای بازگرفتن حق تعریف شده ارایه نمیدهد، ولی همچنان سهم افزونتری میطلبد. در زمینه سیاست خارجی این نگاه بیشتر نمایان میگردد.
نگاهی به نقدهای منتشر شده به توافق هستهای اوضاع را بهتر نشان میدهد. از نگاه تفکر مطالبهگر دولت یازدهم متهم نخست و آخر چنین وضعیتی است. گویا دولت به تنهایی تمام مسیر رسیدن به برجام را طی کرده و در این مسیر هیچکدام از مسئولان ارشد نظام نقشی در رسیدن به توافق نداشتهاند و دولت بهدلخواه و همراهی چند شخصیت دورن گروهی توانسته به چنین توافقی دست یابد؛ حال راه طی شده را نقد میکنند و در مقابل سخنی از شرایطی دیگر به زبان نمیآورند، تمام تمرکزشان به مطالبه بیشتر از دولت خلاصه شده است.
فکر مطالبهگر همیشه چشمانتظار است. منتظر رسیدن شرایطی که دولت کارهای نکرده را انجام دهد. با رای آوردن هر کدام از جریانهای سیاسی در انتخابات ریاست جمهوری، مجلس شورای اسلامی و شورای شهر جایگاه مطالبهگرها عوض میشود. کسانی که تا دیروز اهرمهای اجرایی را در دست و نقشی در پیشبرد برنامههای اجرایی داشتند به یکباره مطالبهگر میشوند، منتقد روشها و کارهای انجام نشده میشوند. در واقع مسئولانی که تا دیروز سهمخواهی و درخواستهای متراکم شده از سوی شهروندان را به خواستنهای زیادهخواهانه تعبیر میکردند حال در صف اول مطالبهکنندهها میایستند.
به تیترها و یادداشتهای روزنامهها و نشریات هوادار دولت قبل و برخی کاندیدای احتمالی ریاست جمهوری سال آینده نگاه کنید، گویی اینان هیچ وقت سهمی در قدرت، دولت و ساختارهای قانونی نداشتهاند. به شکلی سخن میگویند تا دیروز و زمان مسئولیت آنها همه کارها به دقیقترین وجهه ممکن انجام شده و حال با تعویض دولت عملکردها واژگون شده و دولتمردان سابق هیچ نقشی به غیر از مطالبهگری نداشته و ندارند.
سخنان و رفتارهای غیرقابل پیشبینی رئیس جمهور سابق در دوره حکمرانیاش در همین زمینه قابل ارزیابی است، سخنانی که همیشه مطالبه کننده است و پاسخ شفافی برای عملکردهای انجام شده دولت نهم و دهم نمیدهد. تفکر مطالبهگر در هر حالتی متوقع است، گمان میکند ستاندن و درخواستهای بزرگتر داشتن بخشی از حقوق جدانشدنیاش بوده و هست. چه در قدرت باشد و یا بیرون از قدرت، حقی را متعلق به خود میداند که باید پس گرفته شود.
انبوه نقدهای منتشر شده در شماری از نشریات کشور پیامد این نگاه است. مخربترین اثری که نگاه مطالبهگر برجای مینهد دعوت به فراموشی است، هنگامهای که شما درخواست جدیدی را مطرح میکنید و به سیاستهای قبلی دولتها هیچ اشارهای نمینمایید همگان را دعوت به فراموش کردن دوران گذشته میکنید، در واقع زمانی میتوانید نقش خود، کارهای انجام شده، سیاستهای اجرایی و تاثیر دیگر نهادها را انکار نمایید که قدم در راه فراموشی بگذارید، بخشی از نقدهای نوشته شده و حملات پیوسته به دولت از گذرگاه فراموش کردن خود، دولت گذشته و کارگزاران قبلی عبور میکند.
پروراندن فکر و روش مطالبهگری شاید به حجم نقدها به دولت فعلی و یا دولتها بعدی بیفزاید ولی رسوخ همین اندیشه به منش اکثر شهروندان آنان را بیش از هر روزگاری غیرمسئولانه و با مطالبات پایانناپذیر بار میآورد. شهروندانی که همیشه مطالبهای دارند و این خواستنها انتهایی ندارد، اگر نقدهای بیامان راترجیح میدهید حداقل نیمنگاهی به بروز این رفتارهای فرآگیر در آیندهای نه چندان دور داشته باشید.